fater2

شكر و ثنا شايسته‌ي پروردگاري است كه جان ما را به نور قرآن منور ساخت و بار ديگر توفيق گشودن اين كتاب آسماني را روزيمان فرمود تا با يكي ديگر از مرواريدهاي درخشان آن قلب‌هايمان را بيارائيم و از معنويت آن سرشار گرديم.
- اكنون از محضر پر فيض ايشان تقاضامنديم خود را براي قرآن‌پژوهان معرفي فرمايند:
من فاطر سي‌و‌ پنجمين سوره از قرآن حكيم هستم، داراي 45 آيه بوده و در شهر مكه معظمه بر وجود بي‌نظير خاتم‌الانبياء محمد مصطفي صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل گشته‌ام.
- بر ما منت گذارده و قدري از فضائل تلاوت خود را بيان نماييد:
گوش جان بسپاريد به اين كلام نبي ‌مكرم اسلام صلوات‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كه مي‌فرمايند: « هر كس سوره‌ي فاطر را به قصد تقرب و خلوص به خداوند قرائت نمايد در روز قيامت از هر يك از درهاي بهشت فريادي مي‌آيد كه از اين در داخل بهشت شود و از هر دري كه بخواهد وارد مي‌شود. »1
- لطفاً خلاصه‌اي از محتواي آيات كريمه‌ي خود را براي مأنوسين با قرآن بازگو نماييد:
محتواي آيات من شامل حمد و ثناي پروردگار و ذكر نعمت‌ها و نشانه‌هاي عظمت پروردگار در عالم هستي و دلايل توحيد و يكتاشناسي مي‌باشد. همچنين به معرفي شيطان به عنوان دشمن بشر پرداخته و مطالبي را پيرامون معاد و نتايج اعمال در آخرت و رحمت گسترده الهي در اين جهان و... بيان مي‌دارد.
- خداوند در سي‌ و ‌دومين آيه‌ي شما مي‌فرمايد: « ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ، پس ما اين كتاب را به كساني از بندگانمان كه آنها را برگزيديم به ميراث داديم . پس برخي از آنها ستم‌كار خويشند و بعضي از آنها حد اعتدال را رعايت مي‌كنند و برخي از آنها به اذن خدا سبقت گيرنده به همه‌ي خيرات‌اند. اين همان فضل بزرگ است » لطفاً منظور اين آيه را مشخص نماييد؟
به ياد دارم روزي مأمون از امام رضا عليه‌السلام پرسيد : اي فرزند رسول خدا آيه‌ي « ثم اورثنا الكتاب » درباره‌ي چه اشخاصي نازل شده است و اين افراد خاص‌اند يا عام، جمعي از علما عقيده دارند كه اين آيه در حق جميع امت نازل گرديده است؟ امام رضا عليه‌السلام فرمودند: اين آيه درباره‌ي عترت پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شده است و كساني كه خلاف اين مطلب را گفته‌اند به خطا رفته‌اند . زيرا اگر مقصود تمام امت بود لازم مي‌شد كه همه‌ي آنها اهل بهشت باشند در صورتي كه تمام فرق مسلمين در قول ، متفق هستند كه همه‌ي امت اهل بهشت نمي باشند و خداوند متعال وارثين قرآن را از بين بندگان خود برگزيده و راهنمايي و هدايت خلايق را به ايشان محول فرموده و جز عترت پيغمبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم كسي متصف به اين اوصاف نيست و شاهد بر اين ادعا آيه‌ي ديگري است كه مي‌فرمايد:
« وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ »2
پس نبوت و كتاب را درهدايت ‌يافتگان و راهنمايان قرار داده نه فاسقان و آنان آل‌محمد صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و عترت آن حضرت مي‌باشد.3
همچنين امام حسن عسكري عليه السلام درباره‌ي اين آيه فرموده‌اند: اين آيه در حق آل محمد صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شده است و منظور از « ظالم بنفس » از ذريه پيامبر كساني هستند كه اقرار و اعتراف به امامت ندارند و مقصود از « مقتصد » اشخاصي هستند كه عارف به امام باشند و در حق امام زمان خود معرفت حاصل كرده و منظور از « سابق به خيرات » ائمه عليهم‌السلام هستند.4
- ازمحضر شما خواهشمنديم شأن نزول يكي از آيات خود را برايمان بيان كنيد:
به خاطر دارم پيش از بعثت رسول اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مشركان عرب و بزرگان قريش هنگامي كه مي‌شنيدند بعضي از امت‌ها پيشين همچون يهود انبياء و پيامبران الهي را تكذيب كرده‌اند مي‌گفتند: لعنت بر آن مردم باد كه پيغمبران و فرستادگان خدا را تكذيب مي‌كرده‌اند . اگر پيامبري به سوي ما بيايد ما او را تصديق نموده و ازتمام پيشينيان فرمانبردارتر خواهيم بود. ولي هنگامي كه خداوند پيغمبر خاتم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به حضرتش كافر شده و ايمان نياوردند، لذا خداوند آيات 42 تا 44 مرا نازل كرده و فرمود: « اين قوم با آن همه سوگندهاي محكمي كه ياد مي‌كردند، مي‌گفتند: اگر پيغمبري از جانب خدا براي ما فرستاده شود زودتر و بهتر از ملت‌هاي گذشته قبول ايمان كرده و هدايت خواهيم يافت. ولي همين كه پيغمبر اكرم تبليغ رسالت نمود جز تنفر و انزجار چيز ديگري بر آنها نيفزود و به گردن‌كشي و تكبر در روي زمين مشغول شدند و به مكر و فريب سرگرم بودند و البته مكر و فريب و بدكاري جز عاملين خود كس ديگري را هلاك نخواهد كرد آيا اینان جز آن كه مانند امت‌هاي گذشته هلاك شوند انتظار ديگري دارند. البته سنت پروردگار قابل تغيير نيست و طريقه‌ي حق و سنت الهي تغيير و تبديل نخواهد يافت. آيا اين كفار قريش و ساير مردم به سير و سياحت روي زمين نمي‌پردازند تا به ديده‌ي عبرت پايان‌كار و عاقبت ستمگران كه پيش از اين‌ها بوده و نيرو و قدرت آنها بيشتر از ايشان بوده را مشاهده كنند و تصديق نمايند و بدانند كه هيچ موجودي در آسمانها و زمين نمي‌تواند از قدرت خدا كاسته و او را عاجز نمايد زيرا كه خدا دانا و تواناست. 5
- ضمن عرض تشكر و سپاس ا زحضور با ارزش شما در اين گفتگو ، منتظر شنيدن يكي از توصيه‌هاي هدايت‌گر شما مي‌باشيم:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ * إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ »6
« اي مردم وعده خداوند حق است ، مبادا زندگي دنيا شما را بفريبد و مبادا شيطان شما را فريب دهد و به بخشش خدا مغرور سازد! البته شيطان دشمن شماست ، پس او را دشمن بدانيد؛ او فقط حزبش را به اين دعوت مي‌كند كه اهل آتش سوزان (جهنم) باشند. »‌

پی نوشت ها
1- تفسير جامع ج5 ص424

2- سوره حديد/26
3- تفسير جامع ج5 ص445

4- تفسير جامع ج5 ص 447
5- تفسير جامع ج5 ص454 و453

6- سوره فاطر/5و6

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید