emam zaman137

آيا تاكنون از خود پرسيده‌ايد كه مرگ چيست و حيات به چه معناست؟ آيا به راستي زنده آن است كه قلبي در سينه‌اش مي‌تپد؟ و مرده آن كسي است كه نفس نمي‌كشد؟!!
آيا مردگاني سراغ نداريد كه نه تنها نفس مي‌كشند بلكه راه مي‌روند، غذا مي‌خورند و ... ؟!!!
چرا، حتماً سراغ داريد. اندكي بيانديشيد؛ خواهيد ديد كه مرده، به واقع آن نيست كه از دنيا رفته، او راحلي است كه رخت سفر بسته و از اين سرا به سراي باقي كوچ كرده است. زنده‌ي حقيقي نيز آن كس نيست كه علائم حيات ظاهري را داراست. زنده آن است كه به حيات طيبه دست يافته، زنده كسي است كه دلش به نور هدايت روشن شده و از ظلمت گمراهي نجات يافته است.
مگر نه اين كه قرآن كريم از ما دعوت مي‌كند به سوي چيزي كه ما را به آن زنده گرداند؟ آيا اگر حيات به معناي همين زندگي صوري بود، اين دعوت بي‌معنا نمي‌نمود؟!
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ »1
« اي مؤمنين، سخن خدا و رسولش را اجابت كنيد زماني كه شما را به سوي چيزي مي‌خوانند كه با آت زنده خواهيد شد
آري حق آن است كه مرده كسي است كه دعوت خدا و رسولش را اجابت نكند، زماني كه او را مي‌خوانند به سوي حيات حقيقي، به سوي ولايت اهل بيت( عليهم‌السلام).
مغز متفكر جهان شيعه حضرت امام جعفر صادق ( عليه آلاف التحية و الثناء ) حيات را در آيه‌ي فوق به ولايت تفسير فرمودند.2
و پنجمين گل گلستان نبوي نيز در مقامي ديگر فرمودند: مرده كسي است كه به ولايت اهل بيت معتقد نيست. 3
و ما نيز به پيروي از پيشوايان الهي خويش بر اين باوريم كه امروزه حيات حقيقي متعلق به كساني است كه از پرتو خورشيد تابان ولايت، حضرت ولي‌عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بهره مي‌گيرند و در انتظار كنار رفتن ابرهاي تيره‌ي غيبت از چهره‌ي اين مهر جهان افروز لحظه شماري مي‌كنند و آنان كه وجود ذي‌ جودش را باور ندارند و دريچه‌ي دل را به روي اين نورالانوار بسته‌اند، مردگاني بيش نيستند؛ اگر چه در ظاهر ميان زندگان، روزگار مي‌گذرانند كه اين فرمايش قرآن است كه « آيا كسي كه مرده بود و ما او را زنده گردانديم و برايش نوري قرار داديم كه با آن در ميان مردم حركت مي‌كند مانند كسي است كه در تاريكي‌ها بوده و از آن خارج نمي‌گردد. »4
آري باور وجود حضرتش كيميايي است كه نه تنها مس وجود قلب‌هاي تيره‌ي ما را به زر ناب مبّدل مي‌سازد بلكه قادر است كه مردگان را زنده كند و حياتي حقيقي ببخشد، ظلمت زدگان را از سياهي بدر آورد و دلها را به سوي نور و روشنايي رهبري كند.

پی نوشت ها
1- انفال/25
2- تفسير صافي 1/655
3- تفسير عياشي 1/375
4- انعام/122

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید