ghalam

شكر و ثناي بي‌شائبه شايسته‌ي خداوندگاري است كه دلهاي ما را به نور خود منور ساخت تا در طريق مستقيم الي‌الله گام برداريم و يك بار ديگر توفيق گشودن و تدبر در آيات قرآن كريم را نصيبمان فرمود تا با يكي ديگر از سوّر درخشان آن مأنوس‌تر گرديم.
-در آغاز از محضر اين ستاره‌ي درخشان كتاب الله تقاضامنديم خود را براي محبين قرآن معرفي بفرمايند:
من شصت و هشتمين سوره قرآن كريم، قلم، مي‌باشم جزء سور مكي بوده و داراي 52 آيه هستم.
- برما منت گذارده و قدري در مورد فضيلت تلاوت خود صحبت نماييد:
ششمين سرو بوستان احمد حضرت صادق آل‌محمد عليه‌السلام مي‌فرمايند:
هر كه سوره قلم را در نماز واجب يا مستحب بخواند، خدا او را ايمن گرداند و هرگز به فقر مبتلا نشود و چون بميرد، او را از فشار قبر نجات دهد.1
- از شما خواهشمنديم خلاصه‌اي از آيات حكيمانه‌ي خود را بيان نماييد:
آيات من با سوگند به قلم، كه سرچشمه‌ي بيداري انديشه‌هاست آغاز مي‌شود و سپس به خلق عظيم و نيكوي پيامبر اشاره كرده و آن حضرت را توصيه به صبر و استقامت در برابر دشمنان سرسخت كه پيامبر را مجنون مي‌خواندند، مي‌نمايد. در انتها ماجراي باغي كه سحرگاهان به قهر خداوند سوخت را بيان كرده و علت آن را عدم انفاق و شكرگزاري صاحبان باغ عنوان مي‌نمايد.
-لطفاً ماجراي نزول يكي از آيات هدايتگر خود را براي قرآن‌پژوهان تعريف فرماييد:
به خاطر دارم فردي در طايفه‌ي بني‌اسد به چشم بد معروف بود و هرگاه چيزي يا كسي نظر مي‌افكند فوراً نابود و هلاك مي‌شد. كفار قريش براي اينكه به پيامبر چشم بزنند و او را بكشند، به آن مرد گفتند: بيا و بر محمد نظر افكن. او نزد رسول خدا صلي‌الله عليه‌و‌آله‌وسلم آمد در حالي كه حضرت مشغول قرائت قرآن بود. آن مرد ساعتي به پيامبر نظر انداخت در اين هنگام خداوند آيات 51 و52 مرا نازل فرمود:
«وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ*وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ»
«اي رسول ما، نزديك بود كه كافران از حسد به چشمان بد، تو را چشم زخم زنند، چون آيات قرآن را شنيديد و در فصاحتش منجر شدند باز مي‌گويند كه شخص ديوانه‌اي است، و حال آنكه اين قرآن، جز پند و حكمت براي جهانيان نيست» و اينگونه خداوند آن حضرت را از چشم بد آن مرد نگاه و محفوظ داشت.2
- خداوند باريتعالي در چهل و دومين آيه‌ي شما مي‌فرمايد:«يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ» بفرماييد منظور شما از «يوم يكشف عن ساقٍ» چيست؟
«بياد آوريد روزي را كه دامن از ساق برداشته شود و به سجده خداوند خوانده شود و نتوانند سجده كنند»
اين آيه شدت و سختي روز قيامت را بيان مي‌كند كه آنجا ديگر باب توبه بسته شده است و جمله «يكشف عن ساق» تشبيه و اشاره به سختي آن ساعت است، زيرا عرب كار سختي كه برايش پيش مي‌آيد، دامن از ساق پا برمي‌گيرد (و بالا مي‌زند تا در آن كار بتواند سعي و تلاش بيشتري بنمايد)
امام موسي‌بن‌جعفر‌ عليه‌السلام مي‌فرمايند: روز قيامت حجابي كه از نور است برداشته مي‌شود و مؤمنين براي عظمت خدا به سجده مي‌افتند ولي منافقان هر چه تلاش مي‌كنند نمي‌تواند سجده نمايند زيرا پشت آنان مثل شاخ گاو مي‌باشد و نمي توانند فرود آمده و سجده نمايند.3
- در انتظار شنيدن توصيه‌اي گرانقدر از زبان گوهر افشان شما هستيم:
«وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ*هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِيمٍ»4
«پيروي مكن از كسي كه دائم سوگند دروغ مي‌خورد و خوار و پست است و دائم عيب‌جويي و سخن‌چيني مي‌كند»
در پايان از محضر ارجمند و مفيد فايده‌ي شما كمال تشكر و سپاسگزاري را داشته و اميدواريم خداوند ما را در دنيا و آخرت با شما مأنوس و قرين گرداند.

پی نوشت ها
1-بحارالانوار،92/316 باب 88
2- تفسير جامع ، ج7، ص262 و263
3-فسير جامع، ج7، ص260
4-قلم/10 و11

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید