حقيقت اين است كه ما هنوز از قرآن خيلى دوريم و خيلى فاصله داريم. دلهاى ما بايد قرآنى بشود. جان ما بايد با قرآن انس بگيرد. اگر بتوانيم با قرآن انس بگيريم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهيم، زندگى ما و جامعهى ما قرآنى خواهد شد؛ احتياج به فعاليت و فشار و سياستگذارى ندارد. اصل اين است كه دلمان، جانمان و معرفتمان حقيقتاً قرآنى باشد.
انس با قرآن، آشنائى با قرآن، ما را نزديك ميكند. اين جلسات قرآنى، اين دورههاى قرآنى، اين مسابقات قرآنى، اينى كه ما به تربيت قرّاء و حفّاظ دل بستيم، به خاطر اين است؛ اينها همهاش مقدمه است؛ ولى مقدمات لازمى است.
من باز هم به جوانان عزيزمان توصيه ميكنم كه با قرآن انس بگيريد، با قرآن مجالست كنيد. «و ما جالس هذا القران أحد الّا قام عنه بزيادة او نقصان، زيادة فى هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى كه شما با قرآن نشست و برخاست كنيد، يك پرده از پردههاى جهالت شما برداشته ميشود؛ يك چشمه از چشمههاى نورانيت در دل شما گشايش پيدا ميكند و جارى ميشود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اينها لازم است. [1]
[1]- بيانات در ديدار قاريان قرآن ۱۳۸۹/۰۴/۲۴