727416

آيات قرآن اقسامي دارد مانند : ناسخ و منسوخ ، محكم و متشابه ، عام و خاص ، مقدم مؤخر ، تنزيل و تأويل و ... كه براي فهم درست آن بايد به همه اين اقسام شناخت و تسلط كافي داشت . در يك كلام احاطه به كل آيات قرآن و همه اقسام آن ، دومين كليد فهم اين كتاب شريف است .
ناگزيريم تعريفي مختصر از هريك از اين اقسام ارائه كنيم .
1 – ناسخ و منسوخ :
منظور از ناسخ و منسوخ چيست ؟ امام صادق « عليه السلام » در پاسخ به اين سؤال فرمودند : ناسخ آيه ثابت و مورد عمل است ولي منسوخ آيه‌اي است كه پيشتر مورد عمل بوده ولي با نزول آيه ناسخ ، ديگر به آن عمل نمي شود .1
در واقع آيه نسخ شده داراي عمر كوتاهي بوده و فقط پيش از نزول آيه ناسخ ، حكم آن اعتبار داشته و ملاك عمل بوده است . با ذكر نمونه موضوع روشن تر مي شود .
در آيه 241 سوره بقره چنين آمده است : « والذين يتوفون منكم و يذرون ازواجاً وصيه لأزواجهم متاعاً الي الحول غير اخراج » مرداني كه بميرند و زنانشان زنده باشند ، بايد وصيت كنند كه آنها را تا يك سال نفقه دهند و از خانه شوهر بيرون نرانند .
اين آيه منسوخ شد به آيه 234 همين سوره مباركه كه مي فرمايد : « و الذين یتوفون منکم و یذرون ازواجاً يتربصن بانفسهن اربعه اشهر و عشراً » زناني كه همسرانشان از دنيا مي روند ، بايد تا چهار ماه و ده روز از ازدواج مجدد خودداري نمايند .
توضيح اينكه در زمان جاهليت ، عده‌ي زنان همسر از دست داده يك سال بود و اسلام هم در ابتداي امر ، اين حكم را به حال خود باقي گذارد و آيه اول در تأييد اين روش نازل شد . ولي پس از گذشت مدت زماني ، حكم مذبور را نسخ فرمود و طبق آيه دوم ، يك سال را به چهار ماه و ده روز تقليل بخشيد .
همچنين در آيه 109 سوره بقره آمده است : « فاعفوا و اصفحوا حتي يأتي الله بأمره »
در زمان نزول اين آيه ، مسلمين قدرت مقابله با دشمنان را نداشتند از اين جهت به عفو و چشم پوشي تا رسيدن حكم الهي امر شده بودند ولي پس از قوت يافتن مسلمين اين آيه با آيات جهاد و قتال با مشركين نسخ شد .
2 – محكم و متشابه :
منظور از محكمات در قرآن كريم ، آياتي است كه مفهومشان كاملاً روشن است و جاي هيچ گونه بحث و گفتگويي ندارد . مانند آيه شريفه « قل هو الله احد » و يا « حرمت عليكم الميته و الدم و لحم الخنزير »
اما متشابهات ، آياتي هستند كه داراي الفاظي با معاني متعددند و در ابتدا پيچيده و مبهم به نظر مي رسند ، چون روشن نيست كداميك از معاني ارائه شده است .
به عنوان نمونه به آيه پنجم سوره طه بنگريد ، مي فرمايد : « الرحمان علي العرش استوي » منظور از برقرار شدن خدا بر عرش چيست ؟ مي بينيد كه معناي آيه چندان روشن نيست و فقط با درنظر گرفتن آياتي چون « ليس كمثله شيء » مي توان فهيميد كه قرار گرفتن خدا مانند ساير موجودات نيست و منظور از كلمه « استوي » تسلط بر ملك و احاطه بر خلق است نه روي تخت نشستن و بر مكاني تكيه كردن ، چه اين كار موجودات جسماني است و چنين چيزي از خداي سبحان محال است .
همچنين آيه شريفه « الي ربها ناظره »2 از جمله آيات متشابه است . اينكه « بعضي از نفوس در روز قيامت به پروردگار خود نظر مي كنند » به چه معناست ؟ در نگاه اول چنين به ذهن خطور مي كند كه خداي متعال نيز مانند اجسام ديدني است اما وقتي به آيه « لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار » در سوره انعام مراجعه كنيم ، در مي يابيم كه مراد از نظر كردن ، تماشا كردن با چشم سر نيست .
چنانچه در هر دو نمونه مي بينيم ، در فهم آيات متشابه ، بايد از آيات محكم كمك گرفت و به همين جهت است كه « محكمات » را « ام الكتاب » نيز گفته اند ؛ چه در واقع اساس ، ريشه و مادر ساير آياتند .
امام رضا « عليه السلام » نيز در همين رابطه مي فرمايند : كسي كه متشابه قرآن را به محكم آن برگرداند به سوي صراط مستقيم هدايت شده است .3
اما نكته مهم اينجاست كه اين كار يعني برگرداندن متشابهات به محكمات ، از عهده هركسي ساخته نيست . خود قرآن كريم نيز در آيه 7 سوره آل عمران به همين نكته اشاره مي فرمايد : « خداوند قرآن را بر تو نازل فرمود كه بعضي از آياتش محكم اند و آنها اصل كتابند و بعضي آيات آن متشابه مي باشند ، پس آنها كه در قلبهايشان انحراف هست ، به دنبال متشابهاتند تا فتنه انگيزي كنند و مردم را با تفسير نادرست آن گمراه سازند در حالي كه تأويل متشابهات را كسي جز خدا و راسخون در علم نمي داند . »
طبيعتاً اين سؤال پيش مي آيد كه راسخون در علم كه آيه شريفه آنها را عالم به تأويل آيات متشابه مي داند ، كيستند ؟
از حضرت باقر و حضرت صادق « عليهما السلام » نقل شده كه بخدا قسم راسخون در علم ما ائمه هستيم و ما تأويل متشابهات قرآن را مي دانيم .4 همچنين در كافي از امير المؤمنين « عليه السلام » روايت شده كه ضمن حديث مفصلي فرمودند : خداوند امر فرموده به امت كه تسليم امر ما ائمه باشند و در آنچه اختلاف كردند و نيز در فهم قرآن بسوي من و ذريه من رجوع كنند ، چنانچه فرموده است : و لو ردوه الي الرسول و الي اولي الامر منهم لعلمه الذين يستنبطونه منهم و بايد فهم قرآن را از ما ائمه طلب كنند .5
حاصل كلام آنكه براي فهم متشابهات بايد به اهل بيت « عليهم السلام » رجوع كرد كه راسخون در علم هستند و به خوبي مي دانند كدام آيه متشابه با كمك كدام آيه محكم معنا مي شود و چه حقيقتي ازآن اراده شده است .
ادامه دارد

پی نوشت ها

1 – تفسير عياشي ، ج 1 ، ص 11 2 – قيامت / 23
3 – عيون اخبار الرضا – ج 1 – ص 29 4 – كافي – ج 1 – ص 213
5 – تفسير برهان – ج 1 – ص 270

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید