قرآن كتاب عدالت
انسانها بنابر آفرينش خود به اسباب و لوازم زندگي از خوراك و پوشاك گرفته تا بهداشت و مسكن و ... مانند اينها نيازمندند و بدون آنها در هيچ بخشي از زندگي نمي‌توانند گام بردارند؛ از اين رو دين آسماني ما براي مسائل مالي و معيشتي آدمي سخت اهميت قائل شده است و با آوردن دستورات و اوامري همچون پرداخت خمس و زكات، صدقه، بخشش، احسان، انفاق و ...
به ايجاد تعادل اقتصادي اقدام كرده و كوتاهي در اجراي اين دستورات را باعث هرج و مرج و فساد عميق در جامعه مي‌داند به طوري كه قرآن كريم مي‌فرمايد: «اگر بدان اقدام نكنند فتنه و فساد بزرگي صفحه زمين را فرا خواهد گرفت»1
در ديدگاه اسلام، مال مايه قوام و تداوم زندگي است و نان از اسباب برپاداشتن نماز و روزه و حج و ديگر واجبات الهي است.
در اين رابطه پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايد: « اگر نان نبود ما نمي‌توانستيم نماز بخوانيم »2
بدين سان پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلم نان را ستون نماز و نماز را ستون دين مي‌داند.»
يعني دينداري و عمل به احكام دين بدون نان و هزينه زندگي پايدار نخواهد بود. كه:
« كادَ الفَقْرُ اَنْ يكونَ كُفْراً »
« ناداري به آن نزديك است كه به كفر بينجامد »
در اين امر ترديدي نيست كه « عدالت‌خواهي فطري است»
به دليل اينكه حتي ستمگران براي ظلم خود دست به توجيح مي‌زنند و سعي مي‌كنند كار خود را عادلانه جلوه دهند و در تمام دنيا اگر كسي براي تحقق بخشيدن به عدالت اجتماعي و يا براي دفاع از جان و مال و مكتب و كشور خود كشته شود و يا جلو ستمگران بايستد مورد تحسين جهانيان است و اين نيست مگر به خاطر اينكه حمايت از عدل و مبارزه با ظلم خواسته‌ي عقلي، طبيعي و فطري هر انساني است. اصولاً كلمه عدالت اجتماعي از شعازهايي است كه تمام دولتها از آن دم مي‌زنند و خود را طرفدار آن مي ‌دانند ولي هميشه در مرحله عمل اثر چشم‌گيري از آن مشاهده نمي‌شود و اين به خاطر آن است كه اين شعار به ريشه‌اي متصل نيست اما در اسلام، مساوات و برابري از ريشه‌هاي عميقي سرچشمه مي‌گيرد.
قرآن كريم يكي از مهمترين اهداف از ارسال رسل را آوردن شريعتي الهي كه به برپايي قسط و عدل در ميان اجتماع بشري بيانجامد مي‌داند.
« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »3
« پرواضح است كه از لوازم و آثار برقراري عدالت اجتماعي،‌عدالت در اقتصاد است و چون اسلام و قرآن، به حق، مدعي اداره‌‌نمايي شؤون مادي و معنوي انسانهاست در اين زمينه نيز رهنمودهاي سازنده‌اي به طور كامل در قالب نظام اقتصادي متناسب با اهداف كلي شود ارائه داده است تا آنجا كه مي‌توان بسيار محكم و قاطع ادعا كرد كه: [ قرآن كتاب عدالت و اسلام مكتب عدل و اعتدال است.]
از آنجا كه ظلم اقتصادي از خطرناكترين انواع ظلم به شمار مي‌رود، بزرگترين هدف پيامبران از تبليغ دين و تربيت مردمان، از ميان بردن و نابود كردن همين ظلم بوده است. زيرا اگر پيامبران از جانب خداي متعال تنها براي آن مأمور شده بودند كه آداب عبادات و مناسك شرعي را به مردم بياموزند هرگز به آن انقلابها و جنگهاي خونين نمي‌پرداختند. جنگهايي كه تنها به نبرد با طاغوتهاي سياسي اختصاص نداشت بلكه بر ضد طاغوتهاي مالي و فكري و فرهنگي نيز صورت مي‌گرفت. به عنوان مثال پيامبر خدا حضرت موسي عليه‌السلام براي مبارزه با چند طاغوت فرستاده شد. يكي سياسي ( فرعون) و ديگري اقتصادي ( قارون‌) و سومي فكري و فرهنگي ( هامان).
قرآن كريم همه انسانها را به مبارزه جدي بر ضد دو گروه « متكاثران » يعني فزونخواهان و كثرت‌طلبان كه همان سرمايه‌داران باشند و « متوفان » يعني شادخواران و تجمل‌گرايان و اشرافيان،‌ فراخوانده و روش زندگي آنان را سخت مورد نكوهش قرار داده تا جامعه با تمام وجود، فسادكردار و انحراف معيشتي آنان را احساس كند و به ويران كردن پايگاههاي ايشان از ريشه بپردازد چرا كه تكاثر مالي و اسراف و پرصرفي ناگزير به وابستگي اقتصادي كه موجب استيلاي بيگانگان است مي‌انجامد و موجوديت اسلام و مسلمانان را متزلزل مي‌سازد. امام صادق عليه‌السلام در اين رابطه مي‌فرمايند: « خداوند بيش از احتياج شما نعمت و مال به شما داده تا در راههايي كه خدا تعيين كرده صرف نمائيد نه اينكه آنها را روي هم انباشته داريد. » 4
از اين رو بر مسلمانان واجب است كه با تجديد نظر در هزينه‌ها و مصرفهاي فردي و اجتماعي، سرزمينهاي خود را از چمگال اين اختاپوس وابستگي رها كنند.
قرآن كريم همچنين تأكيد مي‌كند كه محروميت محرومان و گرسنگي گرسنگان معلول قضا و قدر الهي نيست زيرا خداوند مردمان را آفريده و براي آنان روزي و آنچه زندگي ايشان به آن وابسه است فراهم ساخته است. آيه 32 سوره زخرف مي‌فرمايد: « ما امكانات زندگي اين جهان را در ميان مردمان تقسيم كرده‌ايم.»
اميرالمؤمنين عليه‌السلام نيز در همين ارتباط مي‌فرمايد: « ضَمِنَ ارزاقَهُم وَ قَدَّرَ اقواتَهُم » 5
اكنون جاي اين سؤال است كه پس فقر و بينوايي از كجا سرچشمه مي‌گيرد ؟!!
جواب اين سؤال را در احاديث مي‌يابيم:
- خدا روزي تهيدستان را در اموال ثروتمندان قرار داده است پس اگر گرسنه و برهنه بمانند سبب آن گناه ثروتمندان است. 6
چرا؟ چون ثروتمندان توشه فقيران را مي‌دزدند. 7
و اگر در ميان مردم عدالت اجرا شود همه بي‌نياز خواهند شد. 8
آري مذهب اهل‌بيت عليه‌السلام با تكيه بر فرامين قرآن كريم همواره بر عدل و اجراي آن و احقاق حقوق طبقات محروم متكي بوده است و حماسه‌آفرينان شيعه در راه همين اصل والا به بزرگترين انقلابها دست يافته‌اند و ارجمندترين قرباني‌ها را تقديم تاريخ كرده‌اند.
پيشوايان عدالت دربرابر سيري و پرخوري ستمگر و گرسنگي ستمديده آرام نداشتند و اين سيره ديني و اجتماعي از راه تعليم و تربيت ائمه طاهرين عليه‌السلام در جانشان ريشه دوانيده بود و بر ماست كه از سيره آنان در جهت احقاق اهدافشان پيروي كنيم تا عموم مردم به يك تراز زندگي قابل قبول دسترسي پيدا كنند.( ليقوم الناس بالقسط ...)
به طور كلي
از بحث مورد نظر مي‌توان چنين نتيجه‌گيري كرد كه:
1- قرآن كتاب عدالت است .
2- جامعه را چيزي جز عدالت نمي‌تواند اصلاح كند. 9
3- اصلاح اجتمعي بدون برپاداشتن عدالت اجتماعي و اقتصادي پديد نخواهد آمد.
4- تقوي و فضيلت بدون عمل كردن قسط در ميان مردم تحقق نخواهد يافت.
5- در صورت اقامه عدل است كه دين زنده مي‌ماند ( و مورد عمل قرار مي‌گيرد.) كه:
« اِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ ، خداوند به اجراي عدالت و نيكوكاري فرمان مي‌دهد.» 10
در پايان يادآور مي‌شويم كه خداند همواره راههاي خير و سعادت را به انسانها شناسانده تا در وادي هلاكت و نابودي گرفتار نشوند. يكي از اين راهها به عنوان يك اصل مسلم اجتماعي و يك قانون طبيعي مطرح شده است. همانا توزيع ثروت بين فقراء و طبقات ضعيف جامعه است تا بدين وسيله تعادل و توازن مالي در اجتماع برقرار و از انباشته شدن و تراكم آن نزد عده‌اي خاص جلوگيري به عمل آيد. شاهد آن هم آيه 8 سوره حشر است.
« وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ » 11
« در راه خدا انفاق كنيد و با دست خود، خويش را در هلاكت و دردسر نيفكنيد‌ »
يعني وقتي ثروتمندان به وظيفه اسلامي خود عمل نكنند حقوق مالي واجب و مستحب خويش را نپردازند در نتيجه جامعه را به دوطبقه سرمايه‌دار و فقير تقسيم نموده‌اند و خواه ناخواه با عكس‌العمل طبقات محروم كواجه خواهند شد با جنگها يخانمانسوز طبقاتي درگير شده كه خشك و تر را به كام شعله‌هاي خود خواهد كشيد. بنابراين طبق آيات و روايات « بقاء و ثبات جامعه به تقسيم عادلانه ثروت بستگي دارد.»

پی نوشت ها
1- سوره انفال/ 8

2- لَولا الحُنْبِزُ ما صَلَّينا

3- سوره حديد/25

4-من لا ريحضرُالفقيه. ص70
5-نهج‌البلاغه 231، عبده1/159

6-مستدرك‌الوسائل 1/509

7- همان 2/322-از امام حسن عسكري(ع)
8-اصول كافي1/542 - امام موسي كاظم (ع)

9- غرر‌الحكم/29

10- سوره نحل/90

11- سوره بقره/195

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید