قرآن كتاب هدايت است. و از بين صفات و خصوصيات قرآن اين مهمترين ويژگي آن است. خداي كريم براي هدايت انسانها پيامبران بسياري را فرستاده كه برخي داراي معجزه و برخي ديگر علاوه بر معجزه داراي كتاب نيز بودند.
برخي معجزات از قبيل عصاي موسي، شتر صالح و... ارتباطي با هدايتگري انسانها نداشت بلكه تنها سندي بود براي اثبات حقانيت انبيا. ولي پيامبران صاحب كتاب داراي قوانين هدايتگر الهي بودند و كتب آنها وسيلهاي براي هدايت مردم و بيان حدود مقررات خداوندي بود اما درعين حال اين كتب آسماني فاقد جنبههاي اعجاز بودند؛ در اين ميان قرآن تنها كتابي است كه ويژگي « اعجاز » و « هدايتگري » با هم در آن جمع شده است. علاوه بر آنكه قرآن كريم معجزهي جاودان نيز هست چرا كه با مرگ هر پيامبري معجزه او نيز از بين بشر رخت برميبست اما قرآن معجزهاي باقي و ابدي است كه براي هميشه سندي بر حقانيت پيامبر اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم به شمار ميرود و هادي انسانها در همه اعصار و زمانهاست.
قرآن خويش را كتاب هدايت ميداند و اين از مهمترين اوصاف اين كتاب شريف است. در چندين مقام براي خود مصدر هدايت را به كار ميگيرد. به عنوان نمونه در آغاز سوره بقره ميفرمايد: « ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ » اين كتاب بدون شك هدايت است براي پرهيزگاران. دقت در اين نكته لازم است كه نميفرمايد: قرآن هادي است بلكه ميفرمايد هدايت است مثل وقتي كه به جاي رجل عادل ميگوييم « رجلٌ عدلٌ » به اين معنا كه اين فرد ذاتاً عادل است. پس نفس قرآن و ذات قرآن هدايت است.
هدايت براي انساني كه از محدودهي غرائز بيرون آمده و ميخواهد با اختيار و عقل و انديشه مستقل راه زندگي پيش گيرد مانند آب و هوا و نور از ضروريات حياتي است كه هيچ علم و مدرسهاي نميتواند رفع اين احتياج و ضرورت را كند. تنها يك كتاب مبين است كه روشن و قاطع خود را كتاب هدايت معرفي ميكند و به پيروانش تعليم ميدهد كه شبانهروز همين هدايت را بجوييد و حداقل دهبار بگوييد: « اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ » اين امر نشاندهندهي شدت نياز انسان به هدايت است و قرآن يگانه هادي كامل و جامع براي رفع اين نياز است. همين قدرت هدايت بود كه بشر گمراه جاهلي را كه در ميان خرافه و اوهام غوطه ميزد و از علوم و معارف بهرهاي نداشت و با مكتبهاي دنيا آشنا نبود حاكم بر ملل متمدن و مردم درس خوانده كرد. اين پيروزي و پيشرفت به پيروزي شمشير و نيزه نيز نبود بلكه حاصل هدايت قرآن بود چه تاريخ شهادت ميدهد كه فاتحين اسلام مانند فاتحين شرق و غرب نبودند آنچه كشورها را گشود و به دلها راه باز كرد بيش از شمشيرها همان قدرت هدايت بود. در اين رابطه حضرت علي عليهالسلام ميفرمايند: « در اين قرآن كه ريشههاي عميق عجائبش به شمار نيايد و غرائب آن كهنه گردد چراغهاي هدايت و شعلههاي افروختهي حكمت و رهنماي معارف است نگهبان از لغزش است براي كسي كه به آن تمسّك نمايد.»
همچنين امام صادق عليهالسلام از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم نقل ميكند ، به آن بزرگوار فرمودند: « القرآن هديً من الضلال و تبيان العمي و استقاله من العزة و نورٌ في الظلمة »، قرآن كتاب هدايت است كه از گمراهي ميرهاند بيان روشن هر چيزي است كه از نابينايي نجات ميبخشد و نگهدار از لغزش و اضطراب است و نوري است در ظلمت و تاريكي.
يكي از راههاي هدايتگري قرآن طرح پرسش است تا انسان با ژرفانديشي در هستي پديدهها - چه كوچك و چه بزرگ- و توجه دادن به هزاران ويژگي و كيفيت و خاصيت كه در آنها آفريده شده است از غفلت درآيد و از ظاهر و ظاهربيني اوج بگيرد و در نتيجه فرزند آدم در دوره كوتاه عمر و گذر از اين جهان گذرا زياني نبيند. عمر را در حال غفلت نگذراند و بعدها حسرت نخورد كه هيچ چيز اين جهان در حال غفلت نيست.
مثلاً توجه ميدهد كه خردورزي و تعقل كنيد آيا آسمان و زمين و اين ابعاد سرسامآور جهان چگونه بوجود آمده است؟ آيا درباره خود و نفس خود نميانديشند؟ (روم/8) ، سرانجام اين سير جهاني چيست و به كجا ميانجامد آيا تأمل نميكنيد؟
حقيقت اين است كه با انديشيدن و تعقل در جهان و پديدههاي هستي انسان پي ميبرد كه جهان را آفرينندهاي هست و گام بعدي را براي شناخت آفريننده بر ميدارد و اين همان از غفلت درآمدن و به هستي بخش توجه كردن است.
قرآن مارا به تفكر در خلقت آسمانها و زمين دعوت مينمايد آيا از خود پرسيده ايد كه اين چه ارتباطي به ما و زندگي ما دارد؟
ميخواهد در برابر عظمت و حكمت او سر فرود آوريم و به انديشه نافذ و ادراك عميق « ربنا ما خلقت هذا باطلاً » برسيم. كه چون عالم وسيع و حكيمانه است و سرسري و باطل نيست وخود و اعمال ما هم باطل نيست و روزي به نتيجه نهايي خواهد رسيد. پس بايد خود و ديگران را به سوي ربوبيت و كمال پيش بريم از خودخواهي و شهوت رها شويم و اين همان تربيت و هدايت قرآني است كه تحولي در روح و فكر ايجاد ميكند.
قصص قرآني نيز جهت هدايت بشر است. پند و موعظههايي كه در آنها جاي داده شده براي هدايت مردم به خير و سعادت و نشان دادن عواقب امور است كه عامه مردم نميتوانند برسند. قرآن بايد آينهي بصيرت ما باشد. تا پايان كار حق و باطل و ريشه خير و شر و ظهور آن را در تاريخ گذشته بنگريم و نسبت به نهايت كار و راه حقيقي سعادت قضاوت صحيح داشته باشيم.
اما اين كه چگونه بايد از سرچشمه قرآن بهرهمند شد و به هدايت قرآن دست يافت؟
در مرحله اول مسلمانان بايد خود به هدايت قرآن هدايت شوند- از تجزيه آيات، گرفتن قطعهاي و ناديده گرفتن قطعهاي ديگر توبه كنند و مجموعه آيات را مشعل هدايت قرار دهند زيرا خاصيت و اثر هدايتي در جمع و تركيب آن است؛ نور تجزيه شده فضا و محيط را چنانكه بايد روشن نميكند.
پس براي بهرهوري از اين گنجينه پرلطف الهي بايد با زبان قرآن آشنا شد و براي فهم دين و رسيدن به منابع اصلي بدون واسطه به گنجينههاي احاديث و كتب علماء بزرگ اسلام دست يافت. كنار گذاشتن تفسير به رأيها ، بافتههاي خيال بافها و نيز اسرائيليات گام بعدي است.
چه آشنايي عميق با معارفي كه معصومين از لابلاي آيات شريفهي قرآن استخراج كردهاند جز با پاك كردن دريچهي قلب از غرور و كبر و غفلت و زدودن افكار باطل و انديشههاي نادرست از خانهي ذهن امكانپذير نيست. به اميد آنكه انوار هدايت قرآن بر قلوب همگي شيفتگانش بتابد و دلها و جانها را نوراني گرداند.