emam zaman11

بسم الله الرحمن الرحيم

« فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ » 1

« حضرت آدم عليه‌السلام كلماتي را از خداوند متعال دريافت نمود و به سوي خدا بازگشت يا خداوند توبه‌اش را پذيرفت كه خداوند توبه‌پذير و مهربان است. »

مفضل‌بن عمر خدمت امام صادق عليه‌السلام عرضه مي‌دارد كه آقا، و اذا ابتلي ابراهيم ربه بكلمات يعني چه؟

حضرت امام صادق عليه‌السلام فرمودند:

اين همان كلماتي است كه حضرت آدم آنها را از خداوند دريافت نمود ، پس خداوند حضرت ابراهيم را با كلمات آزمود.

در ادامه حضرت مي‌فرمايند:

وقتي كه اين كلمات را فراگرفت ، اينگونه گفت: اسئلك بحق محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين إلّا تبت عليِّ

خدايا از تو مي‌خواهم به حق پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم، اميرالمؤمنین، فاطمه‌ي زهرا، امام حسن مجتبي و حضرت سيدالشهداء سلام الله علیهم اجمعین كه توبه‌ي مرا بپذيري. فتاب عليه؛ خداوند توبه‌اش را پذيرفت، كه انه هو التواب الرحيم؛ او توبه‌پذير و مهربان است.

مفضل از ادامه‌ي آيه سؤال كرد كه فاتمهنَّ يعني چه؟

فرمود: يعني فاتمهن الي القائم اثني عشر اماما؛ يعني به همه‌ي ائمه تا امام دوازدهم، حضرت قائم عليه‌السلام ، معتقد شد و به اتمام رسانيد. اعتقاد به 12 امام را كه تسعة من ولد  الحسين؛ كه نه تن از آن‌ها از فرزندان حضرت حسين عليه‌السلام هستند. 2

در ادامه حضرت آيه‌ي شريفه ديگري اشاره مي‌فرمايد:

وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي‏ عَقِبِه‏

 خداوند منان آن را كلمه‌اي باقي، پايدار، از عقب او، از صلب او قرار داد. 3

مفضل گفت كه اين آيه چيست كه خداوند آن را كلمه‌اي جاويد قرار داد از صلب او؟

حضرت فرمود: يعني الامامة. خداوند امامت را كلمه‌اي جاويد در نسل امام حسين، از پشت امام حسين قرار داد. 4

در احاديث فراوان علت اين امر نيز بيان شده كه چرا خداوند امامت را در نسل امام حسين قرار داده است؟ خداوند متعال در عوض شهادت، سه امتياز به امام حسين عليه‌السلام عنايت فرموده:

شفا در تربت او

استجابت دعا را تحت قبه‌ي او

امامان را از نسل او قرار داده.

در حالي كه امام حسن مجتبي، حجت خدا بر امام حسين عليه‌السلام و مقدم بر او بود، ولي به جهت اين شهادت‌طلبي امام حسين عليه‌السلام ، خداوند اين سه امتياز از جمله اينكه ائمه‌ي بعدي از نسل او مي‌باشند را به ايشان عطا كرد.

1- بقره /37

2- كمال‌الدين صدوق،ج2، ص358،معناني‌الاخبار صدوق،ص126

3- زخرف/28

4- كمال‌الدين ، ج2، ص358

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید