emam zaman136

« بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ » هود/86
ذخيره‌ي پروردگار ، براي شما بهتر است، اگر مؤمن باشيد، باور داشته باشيد.
امام باقر عليه‌السلام در تفسير اين آيه فرمودند: القائم منّا؛ قيام‌كننده‌ي ما، منصورٌ بالرعب است؛ خدا رعبش را در دل دشمنان مي‌اندازد. يكي از وسائل پيروزي حضرت، رعب است، مؤيدٌ بالنصر؛ با نصرت الهي تأييد شده، تطوي له‌الارض؛ زمين در زير پاهايش در نوريده مي‌شود، يعني طي‌الارض دارد، و تظهر له الكنوز؛ گنج ها برايش آشكار مي‌شود، يبلغ سلطانه المشرق و المغرب؛ سيطره و سلطنت او به شرق و غرب عالم مي‌رسد، و يظهر الله به دينه علي الدين كله؛ خدا به وسيله‌ي او دين خودش را بر تمام اديان غالب مي‌سازد، و لو كره‌المشركون؛ اگر چه مشركان نپسندند، فلا يبقي في الارض خرابٌ إلّا قد عمّر؛ در روي زمين يك نقطه‌ي خراب نمي‌ماند جز اينكه آباد مي‌كند، و ينزل روح الله عيسي‌بن مريم؛ حضرن عيسي عليه‌السلام از آسمان فرود مي‌آيد، فيصلي خلفه؛ پشت سر آن حضرت نماز مي خواند.
راوي پرسيد كه متي يخرج قائمكم؟ اين قيام‌كننده از تبار شما چه موقعي خارج مي‌شود؟
حضرت فرمود: فقط خدا مي‌داند. گفت آيا نشانه‌اي دارد؟ حضرت، تعدادي از نشانه‌ها را شمرد كه از آن جمله است، فسادها و خونريزيها و تعدي‌ها و الي آخر، بعد علائم حتمي را برشمرد (پنج علامت حتمي)، بعد فرمود: فعند ذلك يخرج، هنگامي كه پنج علامت ظاهر شد، قيام‌كننده‌ي ما خارج مي‌شود، فاذا خرج اسند ظهره إلي الكعبه؛ تا خارج شد، پشتش را به ديوار كعبه تكيه مي‌دهد، و اجتمع إليه ثلاث مائه و ثلاثه‌ عشر رجلا؛ 313 تن از انصار و ياران خاص آن حضرت، آنجا جمع مي‌شوند، و اول ما ينطق به هذه الآيه، اول چيزي كه حضرت مي فرمايد، تلاوت اين آيه است كه بقيه‌الله خيرٌ لكم إن كنتم مؤمنين، بعد مي فرمايند: أنا بقيه‌الله في أرضه؛ آن بقيه‌الله، و ذخيره‌ي پروردگار، من هستم، و خليفته؛ و خليفه‌ي خدا بر شما من هستم، و حجته عليكم؛ و حجت خدا بر شما من هستم. پس هر كس به او سلام كند مي‌گويد: السلام عليك يا بقيه‌الله. فلما اجتمع إليه العقد، و هو عشره آلاف رجل خرج؛ هنگامي كه ده هزار نفر براي ايشان جمع شدند و بيعت كردند، از مكه‌ي مكرمه حركت مي‌كند، فلا يبقي في الارض معبود من دون الله من صنم و وثن و غيرهم إلّا وقعت فيه نارٌ فاترقت؛ در روي زمين ، جز خدا ، هيچ معبودي از بت و امثال اينها نمي‌ماند جز اينكه آتش در آن مي‌افتد و مي‌سوزد، و ذلك بعد غيبته طويله؛ و اين ظهور و خروج، پس از يك غيبت طولاني است، ليعلم الله من يطيعه؛ تا خدا بداند كه چه كسي در دوران غيبت از خدا اطاعت مي‌كند، و يؤمن به؛ و چه كسي در دوران غيبت به خدا ايمان مي‌آورد. 1
بعد از وجود امام صادق عليه‌السلام پرسيدند: آقا وقتي كه آقا بقيه‌الله تشريف آوردند، آيا ما مي‌توانيم او را به عنوان اميرالمؤمنين خطاب كنيم؟ فرمود: نه، اين صفت خاص آقا اميرالمومنين است، لا يسمي به أحد قبله و لا بعده؛ پيش از اميرالمؤمنين و بعد از او، هيچ‌كس حق ندارد كه خود را اميرالمؤمنين بخواند إلّا كافر؛ مگر اينكه كافر باشد. گفتند پس چه عرض كنيم؟ فرمود: بگوييد السلام عليك يا بقيه‌الله بعد اين آيه را تلاوت فرمودند. 2
در آن حديث طولاني كه قبلاً اشاره داشتيم، آقا امام عسكري، خطاب به احمدبن‌اسحاق كه با چهل نفر از اهالي قم خدمت ايشان رسيدند، حضرت، بحث مفصلي راجع به آقا بقيه‌االله دارد بعداً احمدين‌اسحاق عرض مي‌كند آقا اگر حادثه اي براي شما پيش آمد، حجت خدا بر ما كيست؟ حضرت بلند مي‌شوند و به داخل مي‌روند و آقا بقيه‌الله را كه سه ساله بودند، مي‌آورند بعد مي‌فرمايند كه اي احمد‌بن‌اسحاق اگر نبود كه تو پيش خدا و حجت‌هاي خدا گرامي بودي، اين فرزندم را به تو ارائه نمي‌كردم. او همنام و هم‌كنيه‌ي پيامبر است، مثلش مثل حضرت خضر و ذوالقرنين است، غيبت طولاني دارد و در آن دوران غيبت، از هلاكت نجات نمي‌يابد، إلا من ثبته الله علي القول بامامته؛ مگر كسي كه خدا او را در اعتقاد به امامت آن حضرت، ثابت قدم بدارد، و وفقه للدعاء بتعجيل فرجه؛ و او را موفق بگرداند كه براي تعجيل در امر فرج دعا بكند.
بعد احمد‌بن اسحاق گفت: آقا آيا نشانه‌اي هست؟
وقتي كه امام عسكري از نشانه پرسيد، خود آقا بقيه‌الله كه سه ساله بود، فرمودند: إنا بقيه‌الله في أرضه و المنتقم من أعدائه؛ من بقيه‌الله و ذخيره‌ي پروردگار هستم در روي زمين و انتقام‌گيرنده از دشمنان خدا، بعد هم فرمود اي احمدبن‌اسحاق، پس از رسيدن، از نشان نپرس. تو كه آمده‌اي و ديده‌اي از نشان نپرس. نشانه را كسي مي‌پرسد كه ميخواهد برود پيدا كند، بعد از پيدا كردن ، از نشان نپرس. 3

پی نوشت ها
1- كمال‌الدين صدوق،ج2،ص330
2- اصول كافي، ج1، ص411
3- كمال‌الدين صدوق،ص357

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید