نيمه شعبان 1429 را نيز در حالي پشت سر گذاشتيم كه يوسف فاطمه سلاما...عليها همچنان گرفتار غربت و غيبت است و ما همچنان اسير سرگشتگي و محروميت.
يكبار ديگر ميلاد پدر را جشن گرفتيم بدون آنكه حضورش را در كنارمان حس كنيم!! چرا؟! مگر باور نداريم كه او زنده است، با ماست و از همه چيزمان با خبر است؛ پس چرا حضور باشكوهش را حس نميكنيم! چرا دست ياريگرش را نميبينيم؟! چرا از وجود نورانيش بهره نميبريم و چرا از آستان كريمش مدد نميجوييم؟!!
چرا او را دور ميپنداريم در حالي كه او دور نيست، همچنين نزديكي ماست. شايد همين امروز گذارش به شهر ما افتاده باشد، شايد دقايقي در مسجد محل ما حاضر شده باشد، شايد از آذينبندي جشن نيمهي شعبانمان بازديد كرده باشد، شايد در مجلس سوگواري عاشورايمان شركت كرده باشد و شايد ...
متأسفانه بسياري از ما در فهم معناي غيبت به خطا رفتهايم. غيبت به معناي نوعي بيآدرسي است. ما نميدانيم امام زمانمان در كجا ساكن هستند و هر زمان كجا شرف حضور دارند؛ اما نيك ميدانيم كه در روي زمين خدا زندگي ميكنند، بر جريان زندگي همهي مردم نظارت دارند، به مكانهاي گوناگون سر ميزنند، در زيارتگاهها حضور مييابند، در موسم حج همراه حجاج به عرفات در مشعر و منا ميروند، به طور ناشناس با برخي افراد صحبت ميكنند، به نجات راه گمكردگاني كه از ايشان استمداد ميكنند ميشتابند و به ياري گرفتاراني كه از حضرتش مدد بخواهد برميخيزند.
عزيزان در دوران غيبت، شخص امام از ديدگان همه پنهان است و اين مستوري، ما را از بسياري بركات محروم ساخته، اما بيتوجهي به حضور او، فراموش كردن او و بيگانگي از او بسيار دردناكتر است از نديدن او و بيخبري از او و اين همان حقيقت تلخ و رنجآوري است كه گردوغبار غفلت از آن ، بسياري از ما را فراگرفته است.
غم فراق و هجران حضرت وليعصر عجلا...تعاليفرجهالشريف مصيبت كوچكي نيست اما دوري دلهاي ما از حضرت، درد بسيار بزرگتري است، دردي كه به آساني قابل درمان است.
امام را به كعبه مثال زدهاند از آن رو كه بايد به سراغش رفت، عاشقانه به گرد او گشت و از محضرش بهرهها برد.
به راستي چرا ما گمان ميكنيم ظهور امام تنها شرط كافي و لازم براي بهره بردن از محضر اوست؟ اگر چنين است چرا بسياري از آنان كه سالها در حضور پدران بزرگوار حضرت بودند، از محضر آن عزيزان استفاده لازم را نكردند؟! وجود چنين افرادي كه در تاريخ زندگي ائمه عليهمالسلام كم هم نيستند، به خوبي نشان ميدهد كه مشاهده و درك محضر امام، شرط كافي براي فيض بردن از ايشان نيست. ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حتي شرط لازم براي بهره بردن از آستان مقدسش هم نيست و شاهد حقانيت اين مطلب وجود افرادي است كه در همين عصر غيبت، از محضر شريفش بهرهها برده و افتخار خدمتگزاريش را چون مدالي بر سينه آويختند.
عزيزان باور كنيم براي برقراري پيوند قلبي با حضرت نبايد در انتظار ظهور ماند. ارتباط روحي تك تك مؤمنان با امام غايب خويش در هنگامهي غيبت ، امري ممكن و لازم است.
چقدر بيفكر است فردي كه به قلب خويش كه نبض حيات اوست، بيتوجه باشد و چقدر بيفكرتر كساني كه به قلب عالم هستي كه جهان به واسطهي نفسهاي او پابرجاست بيتوجه هستند!!!
چقدر زشت است رفتار فرزندي كه به پدر مهربانش بياعتنايي ميكند و چقدر زشتتر رفتار امتي كه به پدر بزرگوارش بياعتناست، پدر مهرباني كه در تب و تاب مصيبتهاي امت ميسوزد و غم و غصهي رنجها و گرفتاريهاي آنان بيتابش ميسازد.
بياييم از همه غفلتها، بيتوجهيها، كمكاريها و كاستيهايمان به درگاه حضرت حق توبه كنيم و بدانيم كه اتصال روحي قوي با قطب عالم هستي حضرت وليعصر عليهالسلام كيميايي است كه مس وجود ما را به زر ناب تبديل خواهد كرد و داروي همهي دردهايمان خواهد بود.