نكته قابل ذكر ديگر اينكه خداوند متعال از همهي صفات و خصوصياتي كه در مخلوقات مادي و غيرمادي وجود دارد منزه و متعالي است يعني بين خالق و مخلوق هيچ شباهتي از هيچ جهتي وجود ندارد. بنابراين خداوند متعال صورت ندارد، دست ندارد، چشم و زبان ندارد، خشم و خشنودي ندارد،اين صفات مربوط به مخلوقات بوده و در خداي تعالي نيست. صورت و دست و چشم و زبان خدا، حجت هاي او، پيامبر اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم و اهلبيت آن حضرت و در زمان ما حضرت وليعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ميباشند ، آنان صورت خدايند، زيرا براي توجه به خدا بايد به آنان توجه كنيم.
آنها دست خدايند زيرا كه خداوند از قدرت خود به آنان عطا كرده، آنها وسيلهي دريافت و انتشار لطف و فيض خدا در ميان مخلوقاتند.
آنها چشم خدا هستند زيرا كه امام هر زمان از جانب حق بر مردم آن زمان، شاهد و ناظر ميباشد. آنها زبان خدايند، زيرا كه دستورات حق را براي مردم بيان ميكنند. خشم و خشنودي آنان خشم و خشنودي خداست و اطاعت از آنان بندگي خداست. پس بندگي خدا از غير طريق اطاعت آنان و در غير راه ولايت آنان انجام نميپذيرد.
درست به همين دليل است كه ولايت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بالاترين راه رسيدن به حق و تنها وسيله نجاتدهنده است. ولايت آلمحمد(صلی الله علیه و آله وسلم)در دنيا و آخرت به مانند دژ مستحكمي است كه انسان را از عذاب الهي حفظ ميكند. در هنگامه سختيهاي قيامت و دشواريهاي محشر، محبت اهلبيت را تنها راه نجات ميشمارند تا آنجا كه رسول اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايند: حب من و اهلبيتمن در هفت جايگاه كه به شدت هراسناك ميباشند، سودمند است:در لحظه مرگ و در داخل قبر و در حشر و نشر و به هنگام دادن نامه اعمال و در زمان محاسبه اعمال و در موقف سنجش اعمال و در گذر از پل صراط1و اين مطلب فقط در آثار شيعيان نيامده ، بلكه كتب اهل سنت نيز به اين حقيقت اقرار دارند.
بنابراين براي نيل به رحمت حقتعالي و مغفرت او و شفاعت اوليائش در مواقف سهمگين عالم آخرت، راهي جز ولايت آْلمحمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و در زمان ما، محبت و معرفت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و انتظار ظهور آن حضرت وجود ندارد.
آنچه اجمالاً اشاره شد در واقع جايگاه بحث مهدويت را در عقايد ديني روشن ساخت و پاسخي بود به اين سؤال كه چرا بايد به ولايت و امامت حضرت صاحبالامر عليهالسلام معتقد بود و عدم اعتقاد چه ضرري به ما ميزند.
طبق احاديث ذكر شده پايه و اساس دين ما پس از توحيد و نبوت، امامت و ولايت است و دين بدون چنين اعتقادي به كلي منتفي است. ليكن دنيادار حجاب است و بسياري از اين حقايق بر حواس ما پوشيده است. حقيقت اين است كه ما در لحظه چشم بستن از دنيا و چشم گشودن به حقايق عالم آخرت است كه بزرگي نعمت ولايت و اهميت آن را درمييابيم. امام صادق عليهالسلام پس از آنكه لازمه ايمان را معرفت امام زمان معرفي كردند به بيان آثار اخروي اين معرفت پرداخته فرمودند:در لحظه مرگ آن هنگام كه جان به سينه شما برسد، بيش از هر زمان ديگر به معرفت امام نيازمنديد.2پس چه بهتر كه تا نفس باقي است، در مسير ولايت اهلبيت بكوشيم و با امام آشنا شويم و شيريني محبت آن پدر بزرگوار و گرامي را در قلب خويش احساس نماييم تا شايد مورد لطف و رحمت و مغفرت حق قرار گيريم.
پی نوشت ها
1- بحارالانوار ج 27 ص 158
2- اصول كافي ج 2 ص21