تاكنون بارها براي هر كدام از ما اتفاق افتاده است كه دوست داشتهايم يا بهتر بگوئيم دلمان ميخواسته كه كاري را انجام بدهيم، جايي برويم و يا حرفي بزنيم يا....كه انجام آن خلاف نظر شرع و دين است و گاهي اين گناهان را نه تنها انجام دادهايم بلكه با توجيه اعمال خود، قيافهي حق به جانبي نيز به خود گرفتهايم. توجيهي كه سبب ميشود گناهان را به راحتي و بدون توجه به آفات و آسيبهاي آن انجام دهيم و اين همان عذر بدتر از گناه است.
توجيه گناه يك نوع خودفريبي است و اغفال خود كه ظاهري زيبنده و شرعي دارد و باطني آلوده، يك بيماري و بلاي عمومي كه به صورتهاي مختلف خواص و عوام را از صراط مستقيم منحرف مينمايد.
ما ميخواهيم براي هر چه بهتر روشن شدن «عذر بدتر از گناه» به بررسي برخي از توجيهات براي انجام گناهان بپردازيم و در پايان هر فردي خودش را محك بزند كه تا به حال چند بار اسير «عذر بدتر از گناه» شده و از صراط مستقيم دوره شده است.
- توجيهات عقيدتي:
يكي از توجيهات معروف دشمن در زمان امام حسين عليهالسلام اين بود كه حسينبنعلي عليهالسلام از دين جدش خارج شده و ميخواهد بين مسلمانان اختلاف بيندازد و بدين ترتيب بود كه يزيد بزرگترين جنايت را انجام ميدهد و ميگويد: خدا خواست كه ما عزيز شويم و دشمن ما ذليل گردد!!!
اكنون هم وقتي به برخي از افراد گفته ميشود چرا به گرد گناه ميگرديد؟ (مثلاً چرا به مسكرات آلوده شدهاي؟) در پاسخ ميگويد: شانس من اين بوده و يا قضا و قدر من چنين بوده است. من تقصيري ندارم، پدر و مادرم اينگونه رفتار ميكردند ما هم پيروي كرديم، عاقبت گرگزاده گرگ ميشود . امثال اينگونه مطالب كه در گفتگوهاي امروزي بسيار شنيده ميشود و با اين گفتارها از انجام مسئوليت فرار مي كنند و بدينترتيب گناه خود را به جبر نسبت ميدهند . مانند مشركان كه ميگفتند:« و قالوا لَو شاء الرحمن ما عَبَدنا هم، اگر خدا مي خواست ما آنها (بت ها) را پرستش نميكرديم »1
- توجيهات اجتماعي:
تاكنون چندبار جملهي اشتباه «خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو» را از يكديگر شنيدهايم و يا اين كه انسان نميتواند تاختهي جدا بافته از جامعه باشد و... كه اينگونه ميخواهند گناه خود را تقصير جامعه بگذارند.
از اين رفتارها و گفتارها در زمانهاي گذشته نيز بوده است. مانند قوم گنهكار شعيب عليهالسلام كه با توجيه پيروي از سنت نياكان خود، به انجام گناهان ادامه ميدادند و در برابر منطق شعيب به تمسخر ميگفتند: اي شعيب، آيا نمازت به تو دستور ميدهد كه ما آن چه پدرانمان ميپرستيدند ترك كنيم؟2
نبي مكرم اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم و اهلبيت عليهمالسلام هرگز سنتهاي غلط جامعهي خود را تأييد نكردند و در سختترين شرايط با جامعهي فاسد مبارزه كردند. بنابراين براي دوري از گناهان نبايد هرگز مرعوب رسوم، سنت ها و فشار جامعه قرار گيريم، بلكه با آنها بايد مبارزه كنيم.
- توجيهات رواني:
گاهي حالات روحي و رواني وسيلهاي براي توجيه گناه قرار ميگيرند. مانند: يأس، نااميدي( با جملاتي چون ما كه در گناه غرق شدهايم ،آب كه از سر گذشت چه يك وجب ، چه صد وجب )، خجالت، بيحيا ( در امور امر به معروف و نهي از منكر ) و از اين قبيل بهانهها كه در گفتارها و رفتارهاي روزانه بسيار ديده و شنيده ميشود و ريشهي اين توجيهات اين است كه انسان گنهكار ميخواهد جلوي راهش را به خيال خودش بازنمايد و بدون هرگونه مسئوليتي و آزادانه گناه انجام دهد. چنانچه در قرآن در مورد منكر معاد ميفرمايد: « بل يريد الانسان ليفجُرَ أمامه ، انسان منكر معاد(در برابر دليل هاي روشن) ميخواهد آزاد باشد و گناه كند. « يُسئَلُ أيّان يوم القيامة »، از اين رو ميپرسد قيامت كي خواهد آمد؟
- توجيهات فرهنگي:
از نمونههاي توجيهات فرهنگي افتخار به نژاد است. مثلاً :دو نفر با هم دعوايشان شده وقتي يكي را به صلح و آشتي دعوت ميكنيم، ميگويد: من، با اين موقعيت خانوادگي يا .... بيايم و به اين ترتيب گناه بزرگ « تحقير مؤمن »را انجام ميدهد، درست مانند عملي كه شيطان انجام داد و مطرود درگاه الهي شد، هنگامي كه خداوند دستور سجده به حضرت آدم را به او داد، شيطان سرپيچي كرد. خداوند به او گفت: در آن هنگام كه به تو فرمان دادم چه چيز مانع سجده كردن تو شد؟ شيطان گفت: من از او بهترم من را از آتش آفريدهاي و او را از خاك.3
از ديگر توجيهات فرهنگي كجفهمي است. براي توجيه بيحجابي يا چشمچراني ميگويند: بايد قلب پاك باشد و بااين بهانه ديگر به عمل خود توجه ندارند. و يا براي گناهاني چون اختلاط زن و مرد در عروسي و ميهماني يا اينكه جوان است بگذار هر كاري انجام بدهد و... توجيهاتي از اين قبيل ميآورند و ميخواهند حرام خدا را حلال كنند.
- توجيهات اقتصادي:
اين داستان قوم بنياسرائيل را حتماً شنيدهايد كه به گروهي از بنياسرائيل از طرف خداوند توسط پيامبرشان دستور داده شد كه صيد ماهي را در روز شنبه تعطيل كنند ولي آنها حوضچههايي را در كنار دريا درست كردند و روز شنبه ماهياني را كه به آن حوضچهها ميآمدند، مسير برگشت آنها را ميبستند و در روزهاي بعد صيد ميكردند و ميگفتند: خداوند ما را از صيد ماهي در روز شنبه نهي كرده و ما هم در اين روز صيد نميكنيم.4 آنها با اين توجيه گناه خود را ميپوشاندند با اين كه بيشتر مقدمات صيد در همان روز شنبه واقع ميشد.
چه بسيار افرادي كه با عذر فشار مشكلات زندگي ، جنين خويش را سقط ميكنند، به اسم خريد و فروش ربا ميخورند، با عنوان هديه رشوه ميگيرند ، به نام دروغ مصلحتآميز، دروغ حرام ميگويند و... در روايتي از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم آمده است كه به اميرالمؤمنين عليهالسلام چنين فرمودند:« از نشانههاي فتنهانگيزان اين است كه حرام خدا را با شبهههاي دروغين، حلال ميشمرند، شراب به نام نبيذ (آب كشمش) ، رشوه را به نام هديه و ربا را به نام تجارت حلال مينامند و با اين توجيهات ظاهرنما بر روي گناهان بزرگ سرپوش مي گذارند. » 5
و خواهيم ديد كه اگر راه توجيه باز باشد، حتي وحشتناك ترين جنايتها هم با يكي، دوجملهي فريبنده توجيه ميگردد. در اين راه بسيار خطرناك افرادي هم خود و هم ديگران را از راه حق منحرف مينمايند و به اين ترتيب به خيال خود جادهي گناه را صاف كرده و در آن قدم ميگذارند، سيري كه نهايتاً به دوزخ ختم ميشود.
پی نوشت ها
1- سوره نحل/35، زخرف/20
2- كتاب گناهشناسي، قرائتي صفحه169
3- اعراف/12
4- مجمعالبيان و صافي ذيل آيات 163-166 اعراف
5- كتاب گناهشناسي ، قرائتي، صفحه164