آیت الله زاهد نجفی

zahed najafi

zahed najafi

اساتید: حضرات آیات عظام سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم خویی، امام خمینی، شهید سیداسدالله مدنی و…
شاگردان: حجج‌اسلام شیخ محمدباقر موحد نجفی، شیخ جواد کرباسی، سیدمحمدعلی خادمی، سیدمهدی قریشی، شهید سیدمهدی بهشتی‌نژاد و… .
ولادت:
عالم ربانی آیةالله حاج شیخ احمد زاهد نجفی از چهره‌های علمی و اخلاقی و از اساتید برجسته حوزه علمیه اصفهان به‌شمار می‌رود. ایشان در سال 1304 شمسی در محله «بیدآباد» اصفهان دیده به جهان گشود و در دامن پرمهر پدرش مرحوم آقا مهدی علاف از شاگردان و تربیت‌یافتگان فقیه عارف، آیةالله شیخ احمد بیدآبادی رشد نمود.
تحصیلات:
حاج شیخ احمد از نوجوانی به‌کار در بازار مشغول گردید تا این‌که لطف حضرت حق و عنایت آقا امام زمان عجل‌الله‌ تعالی‌فرجه‌الشریف شامل حال ایشان گردید و در سن 22 سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شده و به فراگیری علوم دینی پرداخت.
عزیمت به نجف:
مدت زمان زیادی از تحصیل ایشان در اصفهان نگذشته بود که با پیشنهاد بعضی اساتید خود، عازم عتبات عالیات و حوزه علمیه نجف اشرف گردید. ایشان در خاطراتشان چنین می‌گویند: «… اولین استاد بنده، سیدنورالله قاضی عسکر بود، روزی آن مرحوم به من گفتند: آقای زاهد اگر می‌خواهی طلبه و فردی درس‌خوانده شوی باید به نجف اشرف بروی» این گفته ایشان انگیزه و شوق زیادی در من ایجاد کرد که به نجف بروم. لذا در جمادی‌الآخر سال 1365 قمری در 23 سالگی عازم عتبات عالیات شدیم. در اولین سفر به نجف برای تحصیل، سه شب را به علت نداشتن جا و عزیمت در ایوان طلای حضرت خوابیدم، تا اینکه روز سوم مرحوم حاج شیخ محمدعلی ربانی خوراسگانی –پدر شهید- که ضمناً مکبر آیةالله‌العظمی سیدعبدالله شیرازی در صحن مطهر بودند، ما را دیدند و پس‌از پرسیدن حال من مرا به حجره خود در مدرسه شیخ مهدی پسر کاشف‌الغطا دعوت کردند. دو ماه در آنجا بودم و بعد به مدرسه آیةالله‌العظمی سیدمحمدکاظم یزدی منتقل شدم.
در محضر اعاظم نجف:
آیةالله زاهد پس‌از اتمام سطح، به دروس خارج فقه و اصول راه یافتند و از محضر اعاظم حوزه علمیه نجف اشرف کمال استفاده را بردند. ایشان با بیان خاطرات تحصیل و هم‌چنین اساتیدی که از آنان بیشترین استفاده را برده، می‌گوید: «… سه دوره اصول را 16 سال در خدمت آیةالله‌العظمی سیدابوالقاسم خویی خواندم. ایشان در مسجد خضراء به زبان عربی درس می‌گفتند و مدت هر جلسه درس ایشان هم از نیم‌ساعت تجاوز نمی‌کرد. در درس تفسیر ایشان نیز شرکت داشتم. اکثر خارج فقه را نزد آیات عظام سیدمحسن طباطبایی حکیم و سیدمحمود شاهرودی، آیةالله سیدحسین حمامی و هم‌چنین آل راضی خواندم. پس از تشرف امام خمینی، مدتی هم در خارج فقه ایشان شرکت می‌کردم. در طول اقامت در نجف هرگز درس را ترک نکردم، مگر به علت بیماری یا سفر… . »
تدریس:
آیةالله زاهد در دوران تحصیل به تدریس نیز اهتمام ویژه داشتند و در زمان اقامت خود در نجف و بعدها در اصفهان شاگردان بسیاری را تربیت نمودند و می‌گفتند: در اوایل گاهی از صبح تا ظهر، پنج شش درس می‌دادم و از کتاب‌های جامع‌المقدمات، سیوطی، مغنی، معالم و مطول گرفته تا لمعتین، مکاسب، رسائل و کفایتین را در نجف اشرف درس داده‌ام.
مراجعت به ایران:
پس‌از حدود 30 سال توفیق مجاورت بارگاه منور علوی و تحصیل و تهذیب در حوزه علمیه نجف، سرانجام در سال 1354 شمسی مجبور به ترک نجف و بازگشت به ایران گردیدند.
ایشان در بخشی از خاطراتشان به این مسئله اشاره کرده و اظهار می‌داردند: بنده بنا داشتم تا می‌توانم در نجف اشرف اقامت کنم و از آقایان استفاده ببرم. خصوصاً با بودن مرحوم حضرت آیةالله خویی و به‌خصوص با کم شدن طلاب و افاضل، وظیفه خود می‌دانستم که برای حفظ سنگر هزارساله حوزه نجف اشرف تا آخر عمر در آنجا اقامت داشته باشم، به همین جهت تا آخرین لحظه، سکونت در نجف اشرف را با تمام مخاطره‌ها تحمل کردم، اما سرانجام به همراه عده‌ای دستگیر شدم و پس از یک هفته بازداشت به همراه خانواده از عراق اخراج شدم.
ایشان پس از مراجعت به ایران در زادگاه خود، اصفهان سکونت یافت و با مساعدت مرحوم آیةالله خادمی به تدریس و کارهای علمی خود ادامه دادند. چندین دروه کتاب‌های لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را تدریس نمودند و در اواخر عمر هم به تدریس خارج پرداختند.
ایشان در کنار تدریس و تربیت طلاب فاضل و جوان، به امامت نماز جماعت، بیان احکام شرعی و امور خیریه (مثل هیئت امناء دارالقران الکریم شیخ بهائی اصفهان ) نیز تا آخر عمر ادامه دادند و عموم مردم و متدینین اصفهان از محضرش بهره‌مند می‌شدند.
در سنگر انقلاب اسلامی:
آیةالله زاهد از روحانیون روشن و آگاه به زمان بودند؛ از اینرو توانستند در هر برهه از زمان به رسالت عالمانه و دینی خود عمل کنند. آن مرحوم به امام خمینی رحمةالله‌علیه ارادت خاصی داشتند و در طول زندگی خود چه در نجف اشرف و چه در ایران به انقلاب اسلامی و رهبری آن، صادقانه خدمت نمودند. ایشان از جمله روحانیونی بودند که وقتی امام خمینی نجف اشرف تبعید شدند، مسیری طولانی را به استقبال امام شتافتند و بعد هم در شمار شاگردان امام قرار گرفتند. آیةالله زاهد در دوران انقلاب در اکثر تظاهرات شرکت می‌کردند. از آن جمله است شرکت ایشان در تحصن مسجد سید که به نشانه همبستگی با تحصن روحانیون در مسجد اعظم قم و دانشگاه تهران برگزار شده بود. در دوران جنگ تحمیلی و سالهای دفاع مقدس نیز با رفتن به جبهه‌های خرمشهر و آبادان، بستان و سوسنگرد از نزدیک در کنار رزمندگان فرا گرفته و باعث تقویت روحیه عزیزان رزمنده می‌شدند. در طول دوران موشکباران و بمباران شهرها نیز در اصفهان ثابت قدم ماندند و هرگز شهر را ترک نکردند. از افتخارات آن عالم مجاهد، پدر شهیدبودن است. هادی زاهد فرزند شهید ایشان پس‌از چندبار شرکت در عملیات و یکبار مجروحیت، سرانجام در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.
ویژگی‌های اخلاقی:
این عالم ربانی در طول سال‌های تحصیل و بهره‌مندی از استوانه‌های علمی اخلاقی نجف، گام‌های بلندی را در تزکیه نفس و خودسازی برداشته بودند. تواضع و فروتنی، ساده زیستی و پارسایی از ویژگی‌های ایشان بود. رفتارشان به‌گونه‌ای بود که هرکس به‌راحتی می‌توانست با معظم‌له آشنا شده و بدون هیچ تکلفی مطلب خود را مطرح نموده و پاسخ آن را دریافت نماید. سیمای ملکوتی‌ایشان به‌گونه‌ای بود که انسان را به یاد خدا می‌انداخت و از مصادیق حدیث شریف: «یذکرکم‌الله رؤیته» بود. در واقع رفتار و سیره‌اشان آموزنده و درس بود. در خاطرات بعضی شاگردان ایشان چنین آمده:
یک‌ روز گریه کردند، علتش را که پرسیدیم، گفتند: من کاری برای خودم نکرده‌ام و دستانم خالی است. آنگاه داستان آیةالله‌العظمی بروجردی رحمةالله‌علیه را نقل کردند که اواخر عمر خیلی گریه می‌کردند. یک نفر که جرأت کرده و سؤال از گریه ایشان کرد، فرمودند: من یک جو برای اسلام خدمت نکرده‌ام!
عشق و ارادتشان به اهل‌بیت پیامبر علیهم‌السلام بسیار بالا بود و در مجالس روضه سیدالشهدا علیه‌السلام با شوق و اخلاص شرکت می‌کردند. ایامی که در نجف اشرف بودند، سالی چندبار پیاده به کربلا و زیارت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام می‌رفتند. ایشان در خاطراتشان آورده اند است: «… شاید صدسفر پیاده از نجف به کربلا رفته‌ام، زیرا مدت 31 سال در نجف بودم و هرسال هم حدود سه‌مرتبه می‌رفتم… .»
یادی از اساتید:
آیةالله زاهد برای اساتید خود، احترام بسیاری قائل بودند و همواره از خاطرات شیرین آن دوران یاد می‌کردند. به دلیل آموزنده‌بودن آن خاطرات، به چند مورد اشاره می‌کنیم:

شهید مدنی، بسیار اهل بکاء بودند که گاهی حتی در حین درس گریه می‌کردند. شب‌های ماه رمضان دعای ابوحمزه را با حالت و سوز خاصی می‌خواندند و سه ساعت به‌صورت مستمر گریه می‌کردند.
وقتی انسان ایشان را می‌دید، یاد آخرت می‌افتاد. هم‌چنین با یادی از استاد دیگرش مرحوم میرزا علی آقا فلسفی می‌فرمودند: درس آمیرزا علی آقای فلسفی، خیلی سلیس و ساده و اخلاق ایشان بسیار خوب بود. وقتی از کنار حجره عبور می‌کردند، صدای پای ایشان را نمی‌شنیدیم، زیرا ایشان مقید بودند که سروصدایی نکنند، مبادا مزاحم خواب یا مطالعه طلاب شوند.

ایشان بر چند مطلب تأکید داشتند: با وضو بودن، نماز اول وقت خواندن و رو به قبله نشستن مخصوصاً وقت درس و مطالعه و نوشتن.
رحلت:
فقیه پارسا مرحوم آیةالله حاج شیخ احمد زاهد نجفی، پس‌ از عمری تحصیل و تهذیب و توفیق خدمت‌گزاری به اسلام عزیز و بیان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام، در تاریخ 22 آبان 1388 شمسی برابر با 25 ذی‌القعده سال 1430 قمری دار فانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافتند.
پیکر آن مرحوم در میان حزن و اندوه علما، خانواده‌های شهدا و عموم مردم خداجوی اصفهان تشییع و در کنار مضجع علامه محمدباقر مجلسی به خاک سپرده شد.

سبد خرید
فروشگاه
علاقه مندی ها
0 موارد محصول
حساب کاربری من