درد دل با امام عصر عليه‌السلام
سلام بر تو اي بهار دلها و اي طراوت روزگاران!
أنامولاك ….. و أنتظرُ ظهورك
مولاي عزيزتر از جانم از آن روز كه مرا در كمند محبت خود گرفتار ساختي تا به امروز ديگر تنها افتخارم اين است كه تاج بندگي و غلامي تو را بر سر دارم و اميدوارم كه تا لحظه‌ي مرگ نواي « يا مهدي » در رگ‌هايم طنين‌انداز باشد.
اي صاحب زمان و امان زمين، سالهاست كه شيفتگانت تنها به آب حيات انتظارت زنده‌اند!
سالهاست كه بي تو ثانيه‌ها برايمان تكراري، آفتاب بي‌رمق و ستاره‌ها بي‌فروغ‌اند! و سالهاست كه در اين كوير وحشت روزگار غيبت تنها مهر و رأفت تو بود كه بارانمان شد و زمين خشكيده و تفتيده‌ي وجودمان را به اميد ديدارت شاداب و سرزنده كرد و اما اگر نبود انتظار طلوع نگاهت چه بسا كه قلب‌هايمان از حركت مي‌ايستاد و زمان برايمان مي‌مرد.
مهدي جان! ارادتمندانت در انتظار زيباترين روز زندگي‌شان هستند كه بيايي و قدم بر چشمان به خاكستر نشسته‌شان بگذاري كه تنها با آمدن توست كه هزاران هزار بهار شكوفا مي‌شود، چشمه‌هاي عدالت جاري مي‌گردد و اريكه‌ي ظلم و ستم واژگون مي‌شود.
اي پدر مهربان اهل عالم! نامت را مي‌ستاييم و در هر زمان و با هر ضربان عاجزانه و ملتمسانه نواي « اللهم عجل لوليك الفرج » خود را به آستان پروردگار بلند مي‌كنيم، تا بيايي كه ظهورت ، ظهور زيبائيهاست.
