امام ثمرهي آفرينش است.
چرا وقتي بيمار ميشويد به پزشك مراجعه ميكنيد؟ شما براي رفتن به پزشك هدفي خاص را دنبال ميكنيد، هدفي كه از روي حكمت و به خير و صلاح منتهي ميشود. پس هر كاري كه بدون هدف انجام شود لغو و بيهوده است. عزيزان، منظور خداوند هم از خلقت عظيم اين جهان، هدفي حكيمانه بوده است.
با توجه به اينكه خداوند حكيم كار لغو و بيهوده نميكند با نگرشي به جهان هستي درمييابيم كه مخلوقات خداوند يك سير صعودي را طي ميكنند و هر دسته از آنها مقدمهي خلقت مرتبهي بالاتر از خود ميباشند. مثلاً جمادات در پايينترين مرتبه از حيات قرار دارند. و مقدمه ي خلقت گياهانند و در واقع گياهان ثمرهي آفرينش جمادات ميباشند كه اگر نبودند جمادات خلق نميشدند. همچنين گياهان مقدمهي خلقت حيوانات و حيوانات نتيجهي و ثمرهي آفرينش گياهانند. اين سير سعودي از حيوانات به انسان ميرسد، اما همهي افراد بشر با اين همه تفاوت در افكار و مشي و مرام نميتوانند ثمرهي خلقت باشند و عقل نميپذيرد كه آفرينش همهي انسانها از خوب و بد علت خلقت اين همه موجودات باشد، بلكه باز هم اين سير ادامه دارد و خلقت انسانها نيز بايد مقدمهي وجود انسانهايي شايسته و ممتاز باشد كه وجودشان ثمره و نتيجهي آفرينش سايرين است ما اين انسانهاي شايسته را «انسان كامل» ميناميم. اين جاست كه عقل به اين مسئله كاملاً اعتراف ميكند كه هدف از آفرينش جهان هستي انسان كامل بوده است و بقيهي موجودات مقدمهاي بودهاند براي به وجود آمدن آن، در نتيجه درمييابيم كه وجود انسان كامل است كه به هستي ساير مخلوقات ، معنايي بخشد چرا كه او ثمرهي آفرينش است، او ميوهي درخت هستي است كه وجود درخت و همهي اجزاي ريز و درشت آن را از ريشه و تنه و ساقه و برگ، ارزشمند ميسازد و پروردگار عالم، از همان ابتدا كه دست به كار آفرينش آدم زد اراده فرمود كه تا آخرين لحظه از حيات زمين و زمينيان ، همواره بر روي اين كرهي خاكي انسان كاملي را به عنوان حجت و نمايندهاي از سوي خويش قرار دهد و به اين جهت هنگام آفرينش آدم به فرشتگان فرمود: انّي جاعل في الارض خليفه.
آري، وجود اين نماينده و حجت بر حق خداوند بود كه هستي زمينيان معني بخشيد و به خواست الهي، هدف آفرينش نظام هستي قرار گرفت.