معتقد به امام باید به تقیّه کردن در زمام غیبت امام عصر پایبند باشد و به آن عمل نماید.
انسان عاقل در رویارویی با دشمن برای در امان ماندن از شر او به گونه ای عمل می کند که اعتقاداتش پوشیده بماند تا خطری متوجه او نشود، این حکم عقلی تقیّه است در واقع
تقیّه یعنی حفاظت کردن از چیزی در مقابل آنچه به آدمی ضرر و صدمه می رساند،
بدیهی است که مجوز برای تقیّه زمانی صادر می شود، که نه از روی جلب منفعت بلکه تنها به خاطر دفع ضرر از انسان باشد. هر صاحب خردی می داند که در مقابل دشمنی که قصد ضرر رساندن به او را دارد، برای حفظ دین، مال، آبرو، جان و یا ناموس می توان بنا به شرایطی که آدمی در آن قرار دارد، اعتقاداتش را کتمان و حتی مذهبش را مخفی کند، فرمایش خداوند در قران کریم مویّد این مطلب می باشد، آن جا که می فرماید:
« لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللّهِ فِي شَيْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِيرُ[1]»
« نباید اهل ایمان مومنین را وا گذاشته و از کافران دوست برگزینند و هر که چنین کند رابطه ی او با خدا مقطوع است مگر آن که برای در حذر بودن از شرّ آن ها تقیّه کند و خدا شما را از خود می ترساند و باز گشت به سوی خدا خواهد بود.»
اهمیت تقیّه در روایات تا بدان جاست که عامل به آن از جانب خداوند دارای مقام و مرتبه ای بلند می گردد[2] و ترک کننده ی آن بی ایمان معرفی شده[3]است ،امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
اگر بگویم ترک کننده تقیّه مانند تارک الصلوه است راست گفته ام.[4]
ملاحظه نمودید که تقیّه یک امر ضروری در دین می باشد و افراد می بایست در گفتار و عمل به این دستور الهی عمل نمایند، لذا مومن با تدبیر و زیرک از گفتاری که احتمال می دهد موجب هتک حرمت یا استهزاء و استخفاف دینش می شود، جداُ خودداری می کند واز هم نشینی و معاشرت باکسانی که امر دین را زشت می شمارند و آن را مسخره می کنند، دوری می نماید و اگر از روی ناچاری با آنان مجالست نمود، با حسن خلق و مدارا بر خورد می نماید، به طوری که رفتارش موجب جلب محبت آنان به دین می گردد و این گونه از خطر و آزار احتمالی هم در امان می ماند. البته می بایست متناسب با ایمان و یقین پایین افراد، تقیّه انجام شود که این افراد ممکن است دشمنان، اهل فسق و گناه و مومنین نادان و حتی همه ی مومنین باشند.
آثار و نتایج سازنده ی تقیّه نشانگر اهمیت این موضوع می باشد، به عنوان نمونه با تقیّه می توان از فتنه های آخرالزمان نجات یافت و در دین داری استقامت ورزید، لذا در روایات آمده که هر چه به امر ظهور نزدیک تر می شویم تقیّه شدید تر می شود[5] بدین گونه این عمل از مصادیق یاری امام نیز می گردد، اگر انسان تشخیص دهد که با تقیه می تواند خطر و آزاری را از امام یا دوستان و شیعیان آن حضرت دور کند قطعا این کار او، امام را خشنود می نماید و کمک و یاری برای ایشان محسوب می شود. نکته ی لازم به ذکر این است که تقیّه کننده باید از روی علم و آگاهی این کار را انجام دهد، مبادا مومنین در جایی که تقیّه واجب نیست، با انجام آن دین را سبک و خفیف نمایند و در جایی که ضروری و واجب است، آن را ترک نمایند.
به امید ان که خداوند بصیرت و آگاهی لازم را نصیب معتقدین به امام عصر علیه السلام کند تا در پرتو آن یاری گر امامشان باشند.
پی نوشتها
[1]- ال عمران/ 28
[2]-کافی ج2 ص217 ح 4
[3]- کافی کتاب الایمان و الکفر باب تقیه ح12
[4]- بحار الانوار 75/414
[5]-کافی: کتاب الا یمان و الکفر باب تقیه ح 17