از هشامبنسالم نقل شده است كه گفت: حضرت صادق از پدرشان، از جدّ گراميشان صلواتالله عليهم روايت كردهاند كه پيامبر اكرم صلياللهعليه وآله فرمودند: «قائم از فرزندان من است. اسم او اسم من، كُنيه او كنيهي من، اخلاق او اخلاق من و روش او روش من است. مردم را بر آيين و دين من ميدارد و آنها را به كتاب خداي بلندمرتبه و عزيز(قرآن) دعوت ميكند. كسي كه او را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، كسي كه از او سرپيچي كند از من سرپيچي كرده، كسي كه او را در زمان غيبتش انكار كند مرا انكار كرده، كسي كه او را دروغگو بداند مرا دروغگو دانسته و كسي كه او را راستگو بداند مرا راستگو دانسته است.از كساني كه مرا در مورد او دروغگو بدانند و كلام مرا در منزلت او انكار كنند و نيز از كساني كه امت مرا از راه او گمراه ميكنند به خدا شكايت ميكنم. و زود است كه ظالمان بدانند به چه بازگشتگاهي باز ميگردند.1
ممكن است بعضي با خود بگويند كه اگر ما به وظيفهي قبلي عمل كرديم و امام زمان صلواتاللهعليه را درست شناختيم و به ايشان اعتقاد پيدا كرديم، همين باعث ميشود كه آن بزرگوار را انكار و تكذيب نكنيم و ديگر جايي براي اين موضوع به عنوان وظيفهاي مستقل از وظيفه اول باقي نمي ماند.
در جواب ايشان، بايد گفت: بنابر آنچه از اخبار و روايات فراوان استفاده ميشود، سختي حفظ دين در زمان غيبت آن حضرت چنان است كه(به تصريح خود روايات) بر اثر به طول انجاميدن زمان غيبت و همچنين به دليل امتحانها و فتنههاي اين زمان، اكثر كساني كه به امامت ايشان معتقدند از اين اعتقاد خود دست ميكشند و به اصطلاح «مرتدّ» ميشوند. لذا، صرف اعتقاد به آن حضرت براي دوري از انكار كافي نيست؛ بلكه مردم زمان غيبت، علاوه بر اعتقاد صحيح به حضرت، بايد مواظب باشند كه از اين اعتقاد دست نكشند و وجود آن عزيز غايب از ديدگان را تكذيب نكنند.
گذشته از اين، انكار و تكذيب حضرت به دو نحو ممكن است صورت پذيرد. يكي، تكذيب و انكار قولي است، به اين معنا كه شخص به صراحت بگويد-نعوذبالله-وجود چنين شخصي دروغ محض است و اگر انساني با اين خصوصيات زنده بود، نميتوانست عمري چنين طولاني داشته باشد. نيز، ممكن است بگويد: اگر وجود امام صلواتاللهعليه براي هدايت مردم است، امام پنهان از ديدگان چه فايدهاي براي انسانها دارد؟و از اين راه، منكر وجود آن حضرت شود، يا اشكالات ديگري از اين نحو در انديشه و گفتارش مشهود باشد.
صورت دوم، تكذيب و انكار فعلي است؛ به اين ترتيب كه با علم به حاضر و ناظر بودن امام بر اعمال و رفتار اشخاص، باز مرتكب گناهاني بشود كه در شأن شيعيان و پيروان آن حضرت نيست.
در اينجا اين سؤال پيش ميآيد كه اگر چنين است، پس هر شيعهاي كه گناهي انجام دهد به انكار آن حضرت پرداخته و در نتيجه، منكر رسول خدا صليالهعليهوآله ميشود، اما كسي به اين كلام ملتزم نشده است.
در پاسخ، ميگوييم: چنين نيست كه هر كسي گناهي انجام دهد به انكار آن حضرت پرداخته است؛ چرا كه در بسياري از اوقات و موارد، انسانها بر اثر غلبهي هواي نفس و شهوت و با غفلت از نظارت حضرت ربوبي و اولياي او مرتكب گناه ميشوند و بعد از تنبّه، پشيمان شده توبه ميكنند.
اما بعضي از افراد، بر اثر اصرار بر گناه و كثرت گناهان خود، چنان شدهاند كه علم به نظارت حضرت بر اعمال آنها در نظرشان خيلي سخيف و پست جلوه ميكند. لذا اگر كسي هم فيالمثل به آنها تذكر بدهد، باز از اعمال ناشايست خويش دست برنميدارند و مرتكب آن گناهان ميگردند و اين خود، نوعي انكار عملي است؛ گويا ميخواهند بگويند: اين حرفها- كه كسي ما را ميبيند و اعمال ما را به امضا و نظر او ميرسد-دروغ است.
در اين روايت شريف، رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم انكار و تكذيب آن حضرت در زمان غيبتشان را انكار و تكذيب خود معرفي كردهاند و معلوم است كه انكار و تكذيب رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم كفر و موجب هلاك انسان است. از اين جهت ايشان از دست كساني كه كلامشان را در مورد جضرت بقيةالله عليهالسلام تكذيب ميكنند و مردم را از راه آن حضرت گمراه مينمايند به خدا شكايت ميكنند و عاقبت شكايت رسول خدا نيز عذاب دردناك است.
در روايت ديگري از پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله وسلم آمده است كه انكار حضرت مهدي عليهالسلام در زمان غيبت، مرگ جاهلي به همراه دارد.
غياثبنابراهيم روايت ميكند از حضرت صادق، از پدران گراميشان صلوات الله عليهم كه آن حضرت فرمودند: رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم فرمودند: «كسي كه قائم از فرزندان مرا در زمان پنهان بودنش انكار كند به مردم جاهليت مرده است».
چنان كه در وظيفهي قبلي بيان شد، مردن جاهلي همان مردن بر كفر و نفاق و ضلالت است. همين مطلب به تعبير ديگري در كلام امام صادق عليهالسلام آمده است:
از صفوانبنمهران، از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه آن حضرت فرمودند: كسي كه به جميع امامان صلواتاللهعليهم معتقد باشد ولي مهدي را انكار كند مانند شخصي است كه به همهي پيامبران معتقد باشد ولي نبوت حضرت محمد صلياللهعليهوآلهوسلم را انكار كند.
به ايشان گفته شد: يا ابن رسول الله، مهدي از فرزندان كيست؟ آيا او از فرزندان شماست؟ آن حضرت فرمودند:
«پنجمين فرزند از هفتمين امام است كه جسم او از ديدگان مردم پنهان است و حلال نيست بر شما نام اصلي او را بياورند. »2
همچنين در روايت حضرت امام حسن عسكري عليهالسلام نيز آمده است:
از موسيبنجعفر بغدادي نقل شده است كه گفت: شنيدم امام حسن عسكري عليهالسلام ميفرمودند:
«گويا شما را در حالي ميبينم كه بعد از من د رمورد جانشينم اختلاف ميكنيد، آگاه باشيد؛ كسي كه به امامان بعد از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم معتقد باشد و منكر فرزند من شود مانند كسي است كه به همهي پيامبران و فرستادگان خدا معتقد باشد، پس از آن ، پيامبري حضرت محمد رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم را انكار كند و كسي كه منكر رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم را انكار كند و كسي كه منكر رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم باشد مانند كسي است كه منكر جميع پيامبران است؛ چرا كه اطاعت از آخرين ما مثل اطاعت از اولين فرد ماست و كسي كه آخرين مفر ما را منكر شود مانند كسي است كه اولين فرد ما را منكر شود.
آگاه باشيد؛ فرزندم غيبتي دارد كه در آن همهي مردم شك ميكنند، به جز افرادي كه خداي بلندمرتبه و عزيز آنها را نگه ميدارد»3
پس بايد دانست كه شك، مقدمهي انكار است ( در اينباره، در جاي خودش بحث خواهيم كرد) و بايد مراقب بود كه وجود آن حضرت عليهالسلام را در زمان غيبتشان منكر نشويم كه اين خود قسمي از اقسام ارتداد است.
در دعاي زمان غيبت، كه به املاي نايب اول آن حضرت صلوات الله عليه است، ميخوانيم:
«خداوندا، يقين ما به وجود مقدسش را بر اثر طول كشيدن زمان غيبتش و قطع شدن خبرش از ما سلب مفرما، ذكر او و انتظار مقدمش و اعتقاد به آن بزرگوار و يقين كامل به ظهورش و دعا و درود فرستادن بر وجود شريفش را از ياد ما مبر؛ تا اينكه به طول انجاميدن مدت غيبتش ما را از به پا خواستنش نااميد نگرداند و يقين ما به قيامش مانند يقين ما به قيام رسولت- كه درود تو بر او و بر خاندانش باد- و به آنچه از راه وحي و تنزيل تو آورده، باشد. پس تو نيز دلهاي ما را بر اعتقاد به او قوي بدار… و اين موهبت را، چه در زمان زنده بودنمان و چه بعد از مرگمان، از ما سلب مفرما؛ تا ما را در حالي قبض روح كني كه از جملهي اهل شكّ و پيمان شكني و تكذيب آن بزرگوار نباشيم.»
پی نوشت ها
1-بحارالانوار:51/73 ح19
2-بحارالانوار:143 ح4
3-بحارالانوار: 51/160 ح6