« أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ »
آنان بر آنهاست درود از پروردگارشان و رحمت از پروردگارشان و آنهايند هدايت يافتگان.(سوره بقره/آيه157)
در حديث شريف، اينها تفسير شده به انصار حضرت و سپاه آقا بقيةالله.
احاديث در اين رابطه فراوان است كه ما فقط يك حديث ميخوانيم.
پيامبر اسامي امامان را ميشمارد تا ميرسد به امام حسن عسكري، ميفرمايد: ثم المنتظر بعده؛ بعد از او آن منتظر، آن بزرگواري كه همه انتظار او را ميكشند، اسمه اسم النبي؛ كه نام او نام پيامبر اكرم است، يامر بالعدل و يفعله؛ همه را به عدالت فرمان ميدهد و خود نيز آن را انجام ميدهد يعني برخلاف ديگران كه به بقيه ميگويند اما خودشان عمل نميكنند خود را مستثني ميبينند، حضرت به مردم دستور ميدهد كه عدالت را رعايت كنند و خودش نيز انجام ميدهد، و ينهي عن المنكر و يجتنبه؛ ديگران را از منكرات نهي ميكند و خود نيز از آنها جتناب ميكند، يكشف الله به الظلم؛ خداوند تيرگيها را به دست ايشان باز ميكند، روشن ميكند، و يجلو به الشك و العمي؛ به دست ايشان شك و كوري را از بين ميبرد يعني كسي ديگر نميماند كه بصير و آگاه نباشد، شك وترديد و كجانديشي را از بين ميبرد، يزعي الذئب في ايامه مع الغنم؛ در زمان ايشان گرگ با گوسفند ميچرد. اين واژه هم در احاديث ما آمده، هم در تورات، هم در انجيل، هم در زبور يعني در تمام كتب آسماني و حتي در كتب انبيايي كه به پيوست تورات چاپ شده مثل كتاب دانيال نبي، در همهي اينها بر اين جمله تأكيد شده كه عدالت و امنيت به جايي ميرسد كه گوسفند از گرگ آسيب نمي بيند. و يزضي عنه ساكن الاسما؛ آسمانيان از او راضي ميشود، خشنود ميشوند، آسمانيها عمدتاًبه فرشتگان گفته ميشود، والطير في الجو؛ پرندگان هم در هوا از ايشان خشنود ميشوند، و ثانياً فضا آلوده نمي شود ، از هواي صاف و پاك استنشاق ميكنند و ثالثاً اينها مورد تهاجم شكارچيان واقع نميشوند، به دلائل مختلفي حتي پرندگان هم از وجود آقا بقيةالله خشنود ميشوند، و الحيتان في البحار؛ و ماهيان دريا هم از او خشنود ميشوند، باز آب آلوده نميشود، اين آلودگيهايي كه فعلاًهست، از بين ميرود. و لذا اين ماهيها هم علاوه بر آن شعوري كه دارند، از اين كه در آب سالم شنا ميكنند، خوشحال ميشوند، يا له من عبد؛ چه بندهي خوبي. امام عليهالسلام راجع به آقا بقيهالله تعبير ميكند چه بندهي خوبي! چون بندگي فوق تمام مقامات است، ما ميگوئيم أشهد أن محمداً عبده و رسوله؛ در اين بيان ما عبد بودن را اول و رسول بودن رابعد ميآوريم، بنابراين اينجا هم تعبير اين است كه يا له من عبد؛ چه بندهي خوبي! ما اكرمه علي الله؛ چقدر پيش خدا گرامي و عزيز است، طوبي لمن اطاعه؛ خوشا به حال كسي كه از او اطاعت كند، و ويل لمن عصاه؛ واي بر كسي كه او را نافرماني كند، طوبي لمن قاتل بين يديه؛ خوشا به حال كسي كه در محضر او شمشير بزند، در خدمت او باشد، اگر جنگي پيش آمد در آن جنگ در خدمت حضرت شمشير بزند ، فقتل أو قُتل؛ در آن ميدان كارزار چه كشته بشود چه دشمن را بكشد، اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة؛ اينهايند كه بر آنها درود از خداي و رحمت از پروردگار ميباشد. پس اين حديث شريفهي اين آيهي شريفه را به اصحاب حضرت و كساني كه در ركاب حضرت شمشير ميزنند، تفسير فرموده است، و اولئك هم المهتدون؛ و اينهايند كه هدايت يافته هستند، و اولئك هم المفلحون؛ و اينها هستند كه رستگارند، و اولئك هم الفائزون؛ و اينها هستند كه سعادتمند و خوشبخت هستند.