اشارهاي كوتاه به آياتي از جزء 10قرآن كريم كه به مولا اميرالمؤمنين علي عليهالسلام مربوط ميشود.
هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ
و او كسي است كه تو را با ياري خود و به وسيله مؤمنان كمك كرد.(انفال/62)
پيامبر فرمود: چون مرا به معراج بردند، در عرش ديدم: معبودي جز الله نيست، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پيامبر خداست، او را با علي تأييد كردم.(حسكاني:132)
پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: شبي كه مرا به آسمانها بردند، ديدم كه بر عرش نوشته شده: معبودي جز من نيست كه يگانهام و شريكي براي من وجود ندارد و محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و پيامبر من است كه او را به وسيله علي(علیه السلام) تأييد كردم. اين است قول خداوند:«هو الذي ايّدك بنصره و بالمؤمنين»(حسكاني:131)
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
اي پيامبر خدا و كساني از مؤمنان كه از تو پيروي كردند تو را بس است. (انفال/64)
جعفربنمحمد(علیه السلام) از پدرش نقل ميكند كه آيه «يا ايها النبي حسبك الله و من اتبعك من المؤمنين» دربارهي عليبنابيطالب(علیه السلام) نازل شده است.(حسكاني:133)
وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ
و اعلامي است از خدا و پيامبر او به مردم در روز حج اكبر كه خدا و پيامبرش از مشركان بيزار است…(توبه/3)
عليبنالحسين(علیه السلام) گفت: عليبنابيطالب(علیه السلام) را در قرآن نامهايي است كه مردم آنها را نميدانند. گفتم: آن چيست؟ گفت: «و اذا من الله و رسوله» به خدا سوگند اذان در روز حج اكبر ، علي(علیه السلام) است.(حسكاني:134)
أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ*الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
آيا شما آب دادن به حاجي و تعمير مسجدالحرام را مانند كار كسي قرار ميدهيد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است؛ نزد خداوند يكسان نيستند، و خدا قوم ستمگر را هدايت ميكند. كساني كه ايمان آوردهاند و هجرت كردهاند و در راه خدا با مالها و جانهايشان جهاد نمودهاند، از نظر رتبه نزد خدا بالاترند، و آنان همان نجاتيافگانند.(توبه/19 و20)
ابنعباس درباره سخن خداوند:«اجعلتم سقايه الحاج» گفت: عباس بنعبدالمطلب افتخار كرد و گفت: من عموي محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) هستم و من صاحب مقام سقايت حجاج هستم و من افضل از علي(علیه السلام) هستم و شيبهبنعثمان گفت: من خانه خدا را تعمير ميكنم و نگهبان آن هستم و من برترم، سخنان اين دو نفر را عليبنابي طالب(علیه السلام) شنيد و گفت: من از هر دوي شما برترم، من مجاهد در راه خدا هستم، پس اين آيه نازل شد:«اجعلتم سقايه الحاج» يعني عباس«و عمارة المسجد الحرام» يعني شيبه «كمن آمن بالله و اليوم الاخر – تا – اجر عظيم» و بدينگونه علي را به آنان برتري داد.(حسكاني:141)
ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ
آنگاه آرامش خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان فرود آورد.(توبه/26)
حكمبنعتيبه گفت: درباره چهار نفر شكي نيست كه د رجنگ حنين مقاومت كردند و از جمله آنهاست عليبنابيطالب(علیه السلام).(حسكاني:143)