اشارهاي كوتاه به آياتي از جزء 13 قرآن كريم كه به مولا اميرالمؤمنين علي عليهالسلام مربوط ميشود.
«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
بگو اين راه من است كه با بينشي، خودم و كساني را كه از من پيروي كنند به سوي خدا ميخوانم و خدا منزه است و من از مشركان نيستم (سوره يوسف آيه 108)
ابوجعفر گفت: شفاعت جدّم شامل من نشود اگر اين آيه در خصوص عليبنابيطالب(علیه السلام) نازل نشده باشد.(حسكاني:161)
جعفربنمحمد(علیه السلام) درباره اين آيه :«ادعوا الي الله علي بصيرة» گفت: به خدا سوگند آن ولايت ما خاندان است و آن را جز كسي كه گمراه باشد انكار نميكند و جز گمراه كسي بر علي(علیه السلام) خرده نميگيرد. (حسكاني:161)
« وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ »
و در زمين قطعههاي همجوار و باغهايي از انگورها و زراعت و خرما مشابه هم و غيرمشابه هم وجود دارد.(سوره رعد آيه 4)
جابربن عبدالله گفت: از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدم كه به علي(علیه السلام) ميگفت: اي علي(علیه السلام) مردم از درختان مختلفي هستند و من و تو از يك درخت هستيم . سپس پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اين آيه را خواند:«و جنات من اعناب وزرع و نخيل صنوان و غير صنوان»(حسكاني:163)
«إنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»
همانا تو بيمدهندهاي و براي هر قومي هدايتكنندهاي است.(سوره رعد آيه 7)
سعيدبنجبير گفت: ابنعباس گفت: چون آيه: «إنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» نازل شد، پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بيمدهنده من هستم و هادي پس از من علي(علیه السلام) است و دست خود را به سينه علي(علیه السلام) زد و گفت: يا علي تو هدايت كننده پس از من هستي و هدايتشدگان به وسيله تو هدايت ميشوند. (حسكاني:164)
سعيدبنجبير از ابنعباس نقل ميكند كه پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: شبي كه مرا به معراج بردند، چيزي از پروردگارم نخواستم مگر اينكه به من عطا كرد و ندا دهندهاي از پشت سر من ندا داد: اي محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) همانا تو بيم دهنده هستي و براي هر قومي هدايتكنندهاي است. گفتم: من بيمدهندهام، هدايتكننده كيست؟ گفت: علي(علیه السلام) هدايتكننده و هدايت شده است و با رحمت من رهبر امت پيشاني سفيد و دست و پا سفيد تو به سوي بهشت من است.(حسكاني:164) و (خطابه غدير:76)
«الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ»
كساني كه ايمان آوردهاند و كارهاي شايسته انجام داده اند خوشا به حال آنان و بازگشت نيكويي دارند. (سوره رعد آيه 29)
موسيبنجعفر(علیه السلام) از پدرانش نقل ميكند كه از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) راجع به «طوبي» پرسيدند، فرمود: آن درختي است كه ريشه آن در خانه من و شاخه آن بر اهل بهشت است. بار ديگر از آن پرسيده شد، فرمود: آن در خانه علي(علیه السلام) است. در اينباره از او سؤال شد، فرمود: همانا خانه من و خانه علي(علیه السلام) در بهشت در يك مكان است. (حسكاني:167)
«قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»
بگو ميان من و شما از نظر گواه بودن، خدا و كسي كه علم كتاب نزد اوست، كافي است. (سوره رعد آيه 43)
ابوسعيد خدري گفت: از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) راجع به سخن خداوند :« وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» پرسيدم، گفت: او برادرم عليبنابيطالب (علیه السلام) است. (حسكاني: 169)
«أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ *تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»
آيا نديديد كه خدا چگونه سخني نيكو را به درختي نيكو مثل زد كه ريشه آن ثابت و شاخه آن در آسمان است، خوردني خود را همواره با اجازه پروردگارش ميدهد. (سوره ابراهيم آيات 24 و25)
سلام خثعمي ميگويد: بر ابوجعفر محمدبنعلي(علیه السلام) وارد شدم و گفتم: اي پسر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) منظور از سخن خداوند:«أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» چيست؟گفت: اي سلام! درخت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و شاخه علي اميرالمؤمنين (علیه السلام) و ميوه حسن و حسين (علیه السلام) و شاخه فرعي فاطمه(سلام الله علیها) و شعبههاي اين شاخه امامان از فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) و برگ اين درخت شيعيان و دوستداران ما هستند، پس چون شخصي از شيعيان ما ميميرد از اين درخت برگي ميافتد و چون براي دوستداران ما مولودي به دنيا ميآيد به جاي آن برگ، برگي سبز ميشود. گفتم: اي پسر پيامبر! منظور از سخن خداوند: «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا » چيست؟ گفت: يعني امامان كه در هر حج و عمرهاي در حلال و حرام به شيعيان خود فتوا ميدهند. (حسكاني:171)
«يُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ»
خداوند كساني را كه ايمان آوردهاند در دنيا و آخرت در عقيده ثابت نگه ميدارد.(سوره ابراهيم آيه 27)
ابنعباس درباره سخن خداوند :« يُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ» گفت: به ولايت عليبنابيطالب (علیه السلام).(حسكاني:172)
«وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ»
من و فرزندانم را از اينكه بتها را بپرستيم، دور كن. (سوره ابراهيم آيه 35)
عبداللهبنمسعود گفت: پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من نتيجه دعاي پدرم ابراهيم هستم. گفتيم: يا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) تو چگونه دعاي پدرت ابراهيم شدي؟ فرمود: خداوند به ابراهيم وحي كرد كه من تو را پيشوا قرار ميدهم. شادي ابراهيم را فراگرفت و گفت: پروردگارا از خاندانم نيز پيشواياني مانند من(قراربده) پس خداوند به او وحي كرد كه اي ابراهيم من به تو تعهد نميدهم كه به آن وفا نكنم. گفت: پروردگارا آن تعهدي كه به آن وفا نكني چيست؟ گفت: درباره كسي از خاندان تو كه ستمگر باشد، آن تعهد را به تو نميدهم. گفت: پروردگارا كسي كه از خاندان من ستمگر است و عهد تو به او نميرسد، كيست؟ گفت: هر كس به جاي من به بتي سجده كند، هرگز او را پيشوا قرار نميدهم و شايسته آن نيست كه پيشوا باشد، در اين هنگام ابراهيم گفت:«وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ» پيامبر گفت: اين دعا به من و برادرم علي(علیه السلام) رسيد، هيچيك از ما هرگز به بتي عبادت نكرديم، پس خدا مرا پيامبر و علي را وصي قرار داد. (حسكاني:174)