masihyat3

ب) مؤسس مسيحيت
مؤسس مسيحيت، شخصيتى به نام عيسى است كه از اناجيل برمى آيد كه همان مسيح منتظَر عهد قديم و يهوديان است. زندگى حضرت عيسى در چهار كتاب از مجموعه عهد جديد، يعنى اناجيل چهارگانه متى، مرقس، لوقا و يوحنا آمده است. در رابطه با زندگى حضرت عيسى چند نكته قابل توجه است:

1- تولد و رشد حضرت عيسى
ماجراى تولد حضرت عيسى در دو انجيل متى و لوقا آمده است. به گفته اين اناجيل حضرت مريم نامزد فردى به نام يوسف نجار، از نسل داود بود، اما هنوز به خانه شوهر نرفته بود. در همين دوره نامزدى است كه فرشته خداوند بر مريم ظاهر مى شود و به او مژده فرزندى را مى دهد. مريم شگفت زده مى گويد چگونه چنين چيزى ممكن است؛ در حالى كه مردى مرا لمس نكرده است؟ فرشته پاسخ مى دهد كه اين امر به قدرت خدا محقق خواهد شد.
يوسف نجار وقتى از آبستنى مريم خبردار شد، تصميم گرفت مخفيانه از او جدا شود، اما فرشته خداوند در خواب به او گفت كه اين كودك از طرف خدا است و نبايد از مريم جدا شوى. بدينسان حضرت عيسى معجزه آسا متولد شد، اما مردم او را فرزند يوسف نجار مى دانستند. به گفته اناجيل، هيروديس پادشاه وقتى از تولد كودك مطلع شد، كمر به قتل او بست و يوسف و مريم با هدايت خداوند به مصر گريختند و پس از چندى خداوند مرگ پادشاه را به آنان خبر داد. پس آنان به وطن بازگشتند.
وطن اصلى يوسف شهر ناصره از استان جليل بود. به همين جهت عيسى به ناصرى ملقب شد و كلمات نصرانى و نصارا با اين لقب مرتبط اند. به هر حال عيسى در اين شهر دوران كودكى را گذرانيد و كمتر به اورشليم، كه مركز كشور يهودى نشين بود، سفر كرد. اناجيل درباره كودكى آن حضرت مطالب اندكى را نقل كرده اند.

2- آغاز مأموريت
اندكى قبل از آغاز مأموريت حضرت عيسى، پيامبرى به نام يحيى مبعوث مى شود. او كه مردم را به توبه دعوت مى كرد و به جهت آنكه مردم را غسل تعميد مى داد، به يحياى تعميد دهنده معروف بود، آمدن قريب الوقوع مسيح را پيش گويى كرد. او درباره مسيح مى گويد: بعد از من مردى تواناتر از من مى آيد كه من لايق آن نيستم كه خم شوم و بند كفش هايش را باز كنم. من شما را با آب تعميد مى دهم، اما او شما را با روح القدس تعميد خواهد داد. (انجيل مرقس، 1: 7 ـ 8)
درباره آغاز مأموريت عيسى آمده است: در اين هنگام عيسى از ناصره جليل آمد و در رود اردن از يحيى تعميد گرفت. همين كه عيسى از آب بيرون آمد ديد كه آسمان شكافته شد و روح القدس به صورت كبوترى به سوى او فرود آمد. و آوازى از آسمان شنيده شد كه مى گفت: «تو پسر عزيز من هستى، از تو خشنودم» (انجيل مرقس، 1: 9 ـ 11)
عيسى مسيحى ابتدا دوازده شاگرد خاص يا حوارى برمى گزيند و تبليغ مأموريت خويش را آغاز مى كند. او در راه رساندن پيام خود از دو ابزار استفاده مى كند: يكى منطق قوى و سخن مقتدرانه، و ديگرى معجزات شگفت انگيز از قبيل زنده كردن مردگان، شفا دادن بيماران لاعلاج و اطعام افراد پرشمار با غذايى اندك و...

3- تعاليم عيسوى
حضرت عيسى درباره تعاليم و مأموريت خود مى گويد:
فكر نكنيد كه من آمده ام تا تورات و نوشته هاى پيامبران را منسوخ نمايم. نيامده ام تا منسوخ كنم، بلكه آمده ام تا به كمال برسانم. يقين بدانيد كه تا آسمان و زمين بر جاى هستند، هيچ حرف و نقطه اى از تورات از بين نخواهد رفت تا همه آن تحقق يابد. پس هرگاه كسى حتى كوچك ترين احكام شريعت را بشكند و به ديگران چنين تعليم دهد، در پادشاهى آسمانى، پست ترين فرد محسوب خواهد شد، حال آنكه هر كس شريعت را رعايت كند و به ديگران نيز چنين تعليم دهد، در پادشاهى آسمانى، بزرگ خوانده خواهد شد. (انجيل متى، 5: 17 ـ 19)
از فقره فوق برمى آيد كه حضرت عيسى نيامد تا شريعت موسوى و تعاليم ديگر عهد قديم را نسخ و باطل نمايد؛ بلكه هدف او به كمال رساندن و محقق كردن آن تعاليم بود. پس ساختار اعتقادى و عملى تعاليم عيسوى با تعاليم تورات و ديگر كتاب هاى عهد قديم تفاوت اساسى ندارد. اما از اناجيل برمى آيد كه نزاع تندى بين او و عالمان يهودى معاصرش در جريان بوده است. اصل نزاع آن حضرت بر سر اين بود كه چرا عالمان يهود، فقط به ظاهر دين چسبيده و روح و پيام اصلى دين را رها كرده اند. او در فقره اى از باب 23 از انجيل متى، كه سراسر آن حمله به اين عالمان است، مى گويد: «واى بر شما اى ملايان و فريسيان رياكار! شما از نعنا و شويد و زيره، ده يك مى دهيد، اما مهم ترين احكام شريعت را كه عدالت و رحمت و صداقت است، ناديده گرفته ايد. شما بايد اينها را انجام دهيد و در عين حال از انجام ساير احكام غفلت نكنيد.» (انجيل متى، 23: 23)
از اين فقره به خوبى برمى آيد كه حضرت عيسى از اين خشمگين بوده كه چرا ظاهر دين گرفته شده و پيام اصلى دين ترك شده است.
وقتى عالمان يهود از او درباره مهم ترين حكم شريعت مى پرسند، پاسخ مى دهد: «خداوند، خداى خود را با تمام دل و تمام جان و تمام عقل خود دوست بدار. اين اولين و بزرگ ترين حكم شريعت است. دومين حكمى كه به همين اندازه مهم است، شبيه اولى است؛ يعنى همسايه خود را مانند خويش دوست بدار.دراين دو حكم تمامى تورات و نوشته هاى انبيا خلاصه شده است.» (انجیل متی، 22: 38-40)

4- پايان زندگى زمينى
به گفته اناجيل، سران يهود از سخنان و اعمال عيسى ناخشنود بودند و به صورت هاى مختلف براى نابودى او زمينه چينى مى كردند. تا اينكه سرانجام او را با خيانت يكى از حواريان او به نام يهوداى اسخريوطى دستگير كرده، نزد كاهن اعظم يهود از او بازجويى كردند. سپس او را تحويل حاكم رومى منطقه داده، به او فشار آوردند تا عيسى را اعدام نمايد. حاكم رومى على رغم ميل خود حضرت عيسى را به صليب كشيد. اين واقعه در روز جمعه رخ داد.
و بعدازظهر همان روز جسد حضرت عيسى را به خاك سپرده، سنگ بزرگى بر قبر او نهادند. صبح روز يكشنبه كه پيروان او بر سر قبر آمدند، سنگ به كنارى افتاده بود و كفن عيسى خالى بود. آنگاه حضرت عيسى بر حواريان و ديگران ظاهر شد و به آنان خبر داد كه خداوند بار ديگر او را زنده كرده و از قبر برخيزانده است. حضرت عيسى حدود پنجاه روز در ميان حواريان بود و آنان گهگاه او را ملاقات مى كردند تا اينكه سرانجام با اين وعده كه به زودى بازخواهد گشت، در جلو ديدگان حواريان به آسمان رفت. (تمامی این فقرات براساس اعتقادات مسیحی و برگرفته از کتاب مقدس است)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید