شكر و ثناي بينهايت شايسته پروردگاري است كه دگربار ما را بر خوان گسترده و بيبديل قرآن پذيرا گشت تا بتوانيم از اين مائدهي پربركت بهرهمند گرديم و يا يكي ديگر از گوهرهاي تابناك آن آشناتر شده و جسم و روح غبار گرفته خود را با نور پرفروغ آن جلايي دوباره بخشيم.
- اكنون از محضر ايشان درخواست مينماييم خود را براي خوانندگان ما معرفي فرماييد:
نام من طور است و پنجاه و دومين سوره قرآن حكيم ميباشم، داراي 49 آيه بوده و در شهر ملكوتي مكه بر وجود باعظمت نبيمكرم اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گشتهام.
- لطفاً فضيلت تلاوت خود را براي مأنوسين با قرآن بيان نمائيد:
همين قدر بس كه بدانيد پنجمين و ششمين گلهاي بوستان امامت و ولايت درباره فضيلت تلاوت من چنين فرمودهاند: هر كس سوره طور را بخواند حق تعالي خير دنيا و آخرت را براي او جمع مينمايد.1
- از شما خواهشمنديم خلاصهاي از آيات كريمهي خود را بيان نماييد:
شروع آيات من با سوگندهاي پياپي به طور سينا، لوح محفوظ، بيتالمعمور و... ميباشد و در ادامه، نشانههاي قيامت ، لجاجت و كيفر كفار و مواهب بهشتي كه در انتظار پرهيزكاران است بيان شده و آيات پاياني من پيامبر را به صبر و استقامت بر حكم خداوند و تسبيح شبانگاه دعوت نموده و خطاب به كساني كه ميگويند: اين آيات ساختهي پيامبر است ميفرمايد: اگر ميتوانند كلامي مثل قرآن بياورند.
- خداوند در 21 آيه شما ميفرمايد:«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» بفرماييد منظور اين آيه چيست؟
آنان كه به خدا ايمان آوردند و فرزندانشان در ايمان، پيرو ايشان شدند، ما آن فرزندان را به آنها برسانيم و از پاداش عمل فرزندان هيچ نكاهيم و هر نفسي در گروي عملي است كه براي خود اندوخته اند.
دربارهي اين آيه صادق آلمحمد عليهالسلام چنين مي فرمايند:روز قيامت منادي از عرش خدا ندا كند: اي اهل محشر ! چشم بپوشيد كه فاطمه زهرا عليهمالسلام دختر پيغمبر خاتم مي خواهد عبور كند. آن مجلله با دوازده هزار نورالعين و پنجاه هزار فرشته در حالي كه بر سريري از نور جلوس نموده وارد فردوس برين ميشود. سپس پروردگار فرشتهاي را به حضور او ميفرستد و عرض ميكنند پروردگار به شما سلام ميرساند و ميفرمايد: هر چه ميخواهي از من درخواست كن تا به تو مرحمت نمايم. حضرت ميفرمايد : سپاسگزار از پروردگاري هستم كه امروز نعمتش را بر من تمام نموده، درخواست من از پروردگار، فقط آن است كه مرا شفيع فرزندان و ذريّه و دوستداران فرزندان و ذريهام قرار دهد. خطاب به آن مجلله رسد: اي فاطمه! تو را شفيع فرزندان و ذريهات قرار دادم، اكنون شفاعت كن هر كس را كه به فرزندان و ذريهات نيكي و احسان نموده و آنان را بعد از تو دوست داشته و حفظ كرده است . پس از آن حضرت صادق عليهالسلام آيه «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»را تلاوت نمودند. 2
- بر ما منت گذارده شأن نزول يكي از آيات خود را بيان فرمائيد؟
در روايتي آمده است: «قريش» در «دارالندوه»3 اجتماع كردند، تا براي جلوگيري از دعوت پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) كه خطر بزرگي براي منافع نامشروع آنها محسوب ميشد، بينديشند. يكي از مردان قبيله «بنيعبدالدار»گفت: ما بايد منتظر باشيم كه او بميرد؛ زيرا به هر حال او شاعر است و به زودي از دنيا خواهد رفت، همانگونه كه «زهير» و «نابغه» و «اعشي» (سه نفر از شعراي جاهليت) از دنيا رفتند، و بساطشان برچيده شد اين را گفتند، و پراكنده شدند، آيات 29 تا 34 من نازل شد و به آنها اينگونه پاسخ گفت:«فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ*أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ*قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ*أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ*أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ*فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ» پس تذكر ده ، كه به لطف پروردگارت توكاهن و مجنون نيستي!بلكه آنها ميگويند:« او شاعري است كه ما انتظار مرگش را ميكشيم» بگو: انتظار بكشيد كه من هم با شما انتظار ميكشم(شما انتظار مرگ مرا، و من انتظار نابودي شما را با عذاب الهي»! آيا عقلهايشان آنها را به اين اعمال دستور ميدهد يا قومي طغيانگرند؟ يا ميگويند: «قرآن را به خدا افترا بسته»؟ ولي آنان ايمان ندارند. اگر راست ميگويند سخني همانند آن بياورند!4
- در انتها از حضور شريف و باارزش شما سپاسگزاريم و در انتظار شنيدن يكي ديگر از توصيه هاي روحافزا و ره گشاي شما هستيم:
«وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ»5
و بر حكم خدايت صبر كن، كه تو منظور نظر مايي، و چون برخيزي براي هر كاري ، به ستايش خداي خود تسبيح گو.
پی نوشت ها
1-بحارالانوار92،303 باب 74
2- تفسير جامع ، ج6،ص534و533
3- سيره ابنهاشم،ج1،ص132و ج2،ص124
4- جامعالبيان،ج27،ص42
5-طور/4