سلام بر آخرين موعود الهي كه با سوز جگر، پايان انتظار سوزان را از خداوند ميطلبد.
مولاي عزيزتر از جانم؛
سالهاست كه كعبه در انتظارت بيقرار است، بيتاب شنيدن صداي رساي «أنا بقيةالله» تو.
سالهاست كه عاشقان در انتظارت در جادهي انتظار مشتاقانه محبوب خود را صدا ميزنند تا نشاني از تو بيابند. و سالهاست كه درختان در انتظار آمدنت قيام كردهاند و خورشيد هر روز به اميد ديدارت طلوع ميكند.
آري! آمدنت بشارت صبح است براي زمينيان اهل دل ،به پايان شب سياه و تاريك ؛ بشارت رهايي است براي كودكان و مردمان مظلوم و ستمديدهي جهان و مژدهي باران رحمتي است براي كوير جانهاي منتظر آب حيات.
آقا جان! در اين شبهاي سرد و غمبار غيبت، همگان گمكردهاي دارند كه لحظه لحظه ديدارش را تمنا ميكنند ، اما گاه فقط ميدانند كه چشمبراهند و حيران و سرگردان در جادهي زمان در حركتند.
و ما فرزندان خطاكارتان نيز گاه فراموش ميكنيم حقوق پدر بر فرزند را و از ياد ميبريم آئين انتظار را.
اي مهربان پدر! از ياد نبردهام كه خداوند به بركت وجود شما (اهلبيت عليهمالسلام) ما و هر موجودي را آفريد و اگر شما نبوديد هيچكس و هيچ چيز نبود، و از اين پس «حق وجود» را با هر تپش قلب به ياد ميآورم.
و با هر نفس ، نقش«حق ادامهي وجود» را تكرار خواهم كرد كه اگر زمين بدون امام و حجت بماند از هم ميپاشد و اهلش را فرو ميبرد.
ميدانم، تمام بهرهها و نعمت هاي خداوند كه به بندگان ميرسد به بركت وجود شما پدر مهربان و دلسوز است. پس در هر لحظه گلبرگهاي وجودم را با «حق منعم بر متنعم و حق واسطهي نعمت»آبياري خواهم كرد، تا فقط با نام و ياد تو شكوفا شوند.
مولاي عزيزم، ميخواهم منتظر واقعي جادهي سبز انتظارتان باشم ، پس ياريام نماييد تا سخن گرانبهاي «رحمةللعالمين» پيامآور رحمت و اميد در ذهنام ريشه بدواند كه: « من از شما بر تبليغ و رسالت توقع فردي ندارم جز اينكه در مورد خويشاوندانم مودت ورزيد» . و به حرمت حق قرابت و خويشاوندي پسر فاطمه و پارهي تن رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم همواره عاشقانه و خالصانه بگويم:«اللهم عجّل لوليك الفرج»
يا صاحبالزمان! ميدانم كه حقوقت بر من بسيار زياد است و من تمام عمر مديون شما، اما به «حق پدريت» قسم كه از گناهان ما درگذر و بيا كه ما به آب حيات انتظار زندهايم و تنها آرزوي شنيدن طنين گامهايت، توانمان ميبخشد.