emam zaman80

در نوشتار پيشين گفتيم كه غيبت حضرت ولي‌عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وسيله‌ي آزمايش دوست و دشمن است كه دوست پاداش صبر و شكيبايي و تحمل درد و هجران و شماتت دشمن را خواهد ديد و دشمن به كيفر انكار، تكذيب، ايذاء و شماتت خواهد رسيد.

نكته بسيار مهم ديگر اينكه براي پياده شدن و اجراي احكام اسلام در جامعه نياز به همكاري مردم وجود دارد چون خدا به بشر اختيار داده و نخواسته او را به اجبار به اطاعت وادار كند. لذا اگر فرموده‌اند دولت آل‌محمد(صلی الله علیهم اجعین) در آخرالزمان برقرار مي‌شود و يا اگر از طول دوران غيبت حضرت ولي‌عصر و اينكه نهايتاً او جامعه بشري را اصلاح مي‌فرمايد خبر داده‌اند در واقع براي اين است كه در آينده (زمان ظهور) اين همكاري با آل‌محمد (صلی الله علیهم اجعین) خواهد شد. چنانچه اگر اين همكاري در دوران ساير ائمه علیهم السلام نيز مي‌شد آنها نيز اقدام به تشكيل حكومت اسلامي مي‌كردند اما متأسفانه مردم هرگز همكاري نكردند. امام حسن مجتبي(علیه السلام) درباره اسرار صلحشان به معاويه مي‌نويسند: لوو جدتّ صابرين عارفين بحقي غير منكرين ما سلّمت لك و لا اعطيتك ما تريد؛ اي معاويه اگر من افرادي پايدار و عارف به حقم مي‌يافتم حكومت را به تو تسليم نمي‌كردم.

در اين جا دو ويژگي مطرح شده يكي صابر و ديگري عارف، زيرا بعضي عارف به حق هستند اما در روز معركه فرار مي‌كنند و برخي پايدار و باايمانند اما عارف به حق نیستند  همين مضمون را امام حسين(علیه السلام)، امام سجاد(علیه السلام) و ساير ائمه نيز دارند. پس يكي از عللي كه باعث غيبت حضرت شده عدم همكاري مردم است. اگر اميرالمؤمنين (علیه السلام) دو مالك‌اشتر داشت و شكست خورد امام زمان سيصد و سيزده مالك اشتر لازم دارد كه با همكاري آنها جهان را اداره فرمايد.
البته اين تعداد افراد شاخص و شخصيتهاي برجسته و مسئولان رده اول حكومت حضرت هستند كه در كنار آنان هزاران نفر در درجات پايين‌تر ولي مشابه نيز وجود دارند كه اوامر آنان را اطاعت مي‌كنند.
به راستي آيا درميان ما ، افراد شايسته عارف و صابري هستند كه يار و ياور آن حضرت باشند؟ يا ما نيز چون بني‌اسرائيل خواهيم بود كه به حضرت موسي گفتند: تو و پروردگارت برويد (با فرعونيان) بجنگيد، ما اينجا نشسته‌ايم.
حقيقت اين است كه ما همان انسانهاي زمان حضرت علي(علیه السلام) هستيم. همان آدمهاي زمان امام حسن(علیه السلام) و امام حسين(علیه السلام) هستيم از اين روست كه مي‌گوئيم غيبت حضرت در اين مدت طولاني نشانه‌ي آن است كه مردمان اين قرون متمادي شايستگي آن را ندارند كه ياور حضرت ولي‌عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند و طالبين حقيقي ظهور آنانند كه دائماً در جهت كسب آمادگي براي همكاري با حضرت و اطاعت بي‌قيد و شرط از حجت خدا مي‌كوشند.
يكي از حكمتها و عللي كه براي غيبت ذكر شده مسئله غضب خداوند بر مردم و امت قدر‌نشناس پيامبر(صلی الله علیه  و آله وسلم) مي‌باشد . نعمت حضور ائمه(علیهم السلام) فضل برزگي از طرف خدا بر امت اسلام بوده است كه متأسفانه به خاطر معاصي خود، مبتلا به سلب آن گشته‌اند. امام باقر (علیه السلام) مي‌فرمايد: اذا غضب الله تبارك و تعالي علي خلقه، نحّانا عن جوارهم ؛ وقتي خداي متعال بر آفريده‌هاي خود غضب نمايد ما را از مجاورت با آنها دور مي‌كند.
پس به هر حال انكار نمي توان كرد كه محروميت مردم از استفاده عادي بردن از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غيبت، از بزرگترين محروميت‌هايي است كه هيچ چيز جاي آن را در زندگي نمي‌گيرد و ما از اين بابت نه خرسند و خوشحال بلكه ناراضي و ناراحت هستيم اما نه ناخشنودي و نارضايتي از خداوند (كه عادل بودن خدا جاي ناراحتي و ناخرسندي ندارد و خدا با غيبت امام با ما با عدلش رفتارش فرموده است) بلكه از خود و گناه خود و مردمان ديگري كه سبب اين غضب الهي را فراهم كرده‌اند، ناخرسنديم. به خصوص كه مي‌دانيم خداوند با غيبت امام، امت را امتحان مي‌كند و بسياري از مسلمانان و حتي امام شناسها در اين امتحان سرافكنده و شكست خورده برمي‌گردند.
برگزيده‌اي از كتب روزگار رهايي خورشيد مغرب
معرفت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)- گفتارهايي پيرامون امام زمان با تصرف و تلخيص

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید