چه بايد كرد تا «امنيت» اين گوهر گرانبهاي عالم انسانيت به او باز گردد ؟ چه بايد كرد تا فرزندان آدم ،اين نعمت گمشده را قدر بشناسند و به جستجويش برخيزند ؟ چه بايد كرد تا بشر ، فارغ از هجوم و قتل و غارت ، در امنيت كامل به بندگي حق مشغول شود و اين هدف بزرگ خلقت تحقّق يابد ؟!
بيشك بايد دست به دعا برداشت ، بايد كوبهي سؤال و گدايي را به صدا درآورد ، بايد شب و روز و گاه و بيگاه ناله زد ، اشك ريخت ، ضجه زد ، آه كشيد و در ميان اين همه ، فرج را مسئلت كرد ؛ فرج آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را كه فرج ما در گرو فرج اوست و تنها فرج اوست كه امنيت را نيز چون علم و بركت و عدالت برايمان به ارمغان خواهد آورد .
آري ، اين گره كور تنها با دعا باز خواهد شد و حل اين مشكل را تنها چاره ، مسئلت است .
به راستي هر يك از ما تا كنون چقدر براي حاجات شخصيمان به درگاه حضرت دوست ناليدهايم ؟؟ چقدر براي حل مشكلات كوچك و بزرگمان اشك ريختهايم ؟؟
و چقدر براي ظهور مولايمان التماس كردهايم ؟؟! چقدر براي پايان يافتن دوران فراق و دوريش زاري كردهايم ؟؟!!
بدون ترديد ، چند لحظه انديشيدن ، همهي ما را سرافكنده خواهد ساخت !!!
آيا هنوز زمان آن نرسيده است كه همانگونه كه براي حل يك گرفتاري ، شفاي يك بيماري و يا رهايي يك زنداني همهي وجودمان را سؤال و گدايي پر ميكند و به ديگران نيز التماس ميكنيم دعاگويان باشند ، براي پايان گرفتاري جامعهي انساني ، براي شفاي دردهاي بشري و براي رهايي زنداني زندان غيبت ، دست به دعا برداريم و از خداوند متعال عاجزانه بخواهيم گناهانمان را كه مايهي تأخير در فرج مولايمان شده عفو فرمايد و باقيماندهي غيبتش را به فضل و كرم خويش بر ما ببخشايد و با ظهور حضرت ، نعمت بزرگي را كه ارزانيمان داشته ، به اتمام رساند .
پس همتي كنيد ، برخيزيد تا همگي امروز و هر روز به درگاه خالق بينياز عرض نياز كنيم . التماس كنيم ، تضّرع كنيم ، آنقدر ناله بزنيم تا چشمهي رحمت الهي به واسطهي كثرت دستهايي كه به درگاهش بلند ميشوند و شكستگي دلهايي كه به سويش روي ميكنند و سيل اشكهايي كه در فراق حجتش جاري ميشوند به جوشش آيد و به دوران تيره و تار هجرانش خاتمه بخشد و چشمان همگيمان را به آن جمال ملكوتي روشن فرمايد .
انشاءا ..