هيچ فكر كرده‌ايد چگونه است كه برخي از انسانها دارا يا ندار گلستان وجودشان پر از گل‌هاي زيبا و باطراوت است و بعضي ديگر با همين شرايط گلستان وجودشان داراي گلهاي پژمرده و خشك و يا اصلاً به شوره‌زاري تبديل شده است؟!
در پاسخ مي‌گوئيم كه عده‌اي از آفات و آسيب‌ها با خبرند و به فكر آفت‌زدايي روح و جانشان هستند، ولي گروهي اصلاً آسيب‌ها و آفات را نمي‌شناسند و سم‌هاي زهرآگين را براي تغذيه وجودشان به كار مي‌برند بي‌خبر از آن كه ريشه‌ي گل‌هاي وجودشان را مي‌سوزانند و نابود مي‌كنند.
يكي از مواردي كه مي‌تواند آفت باشد و زمينه‌ساز گناه شود، امور اقتصادي است كه شامل سرمايه و ثروت و نيز فقر و تهيدستي است. البته ذكر اين نكته ضروري است كه تفاوت است بين علت و زمينه و اين موارد (ثروت يا فقر) گاهي زمينه‌ساز فساد و گناه مي‌شوند نه دليل فساد و گناه.
اگر ديد يك انسان اين باشد كه سرمايه از من است و در تحصيل و مصرف آن هرگونه كه بخواهم آزاد هستم، سرمايه براي او زمينه‌ساز فساد مي‌شود.
در اين رابطه قرآن كريم مي‌فرمايد: « انّ الانسان ليطغي أن رَاهُ استغني، همانا انسان طغيان مي‌كند به خاطر آن كه خود را بي‌نياز مي‌بيند »
در حالي كه طبق آيات و روايات مالك اصلي خداوند مي‌باشد و در مورد كسب و مصرف سرمايه حد و مرز قرار داده است.
بارها ديده‌ايد كه حرص به ثروت و علاقه به دنيا براي افراد تجربه‌ي تلخي به وجود آورده و نه تنها زمينه‌ي گناه بلكه زمينه‌ي كفر، شرك و ارتداد نيز شده است. در تاريخ خوانده‌ايد كه چگونه ثروت و سرمايه در دست قارون زمينه‌ساز فساد و هلاكت او شد. چه بسيار افرادي كه با گرفتن پول و يا حتي وعده‌هاي ثروت مرتكب چه گناهان بزرگي شده‌اند، افرادي مانند عمربن‌سعد كه به عشق رسيدن به حكومت، فرمانده لشكر دشمن شد و در قتل امام حسين عليه‌السلام شركت نمود. از طرفي نيز ثروت در دست عده‌اي همچون حضرت سليمان و حضرت داود عليه‌السلام باعث بركت و آباداني و جبران كمبودهاي اقتصادي و اجتماعي مي‌شود.
پس هرگاه ثروت موجب غرور و سرمستي گردد زمينه‌ساز گناهان مي‌شود و وسيله‌اي براي رسيدن به هلاكت و نابودي است.
از طرفي ديگر اساس اقتصاد اسلام بر اين پايه نهاده شده كه در جامعه‌ي اسلامي نبايد اسراف و نيز فقر و تهيدستي وجود داشته باشد و توجه به اين دو اصل است كه مشكلات اقتصادي را حل مي‌نمايد.
بسيار ديده‌ايم كه فقر و تنگدستي عده اي را به سوي گناه و انحراف مانند دزدي، اعتياد و جنايات ديگر مي‌كشاند. بنابراين يكي ديگر از زمينه‌‌سازهاي اقتصادي گناه، فقر است كه براي سالم‌سازي محيط اجتماع بايد به طوري جدي و اساسي با آن مبارزه كرد.
حضرت علي عليه‌السلام به فرزندش محمدبن‌حنيفه چنين مي‌فرمايد: « فرزندم از فقر بر تو مي‌ترسم، از آن به خدا پناه ببر چرا كه فقر دين انسان را ناقص و عقل و فكر او را مضطرب و مردم را نسبت به او و او را نسبت به مردم بدبين مي‌سازد »
از اين‌رو كار در اسلام عبادت و مقدس شمرده شده و از كسب مال به عزت تعبير شده است.
تمام اولياي دين اهل كار بودند و تنبلي و بي‌حوصلگي و به دنبال كار نرفتن از گناهان بزرگ بيان شده است. به رواياتي در اين زمينه توجه نماييد:
- رسول اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايند: «كسي كه زحمت زندگي‌اش را بر گردن ديگران بگذارد ملعون است. »
- امام صادق عليه‌السلام مي‌فرمايند: « كسي كه در مورد اموري كه زندگي‌اش را تأمين مي‌كند بي‌حوصله و سست باشد در چنين كسي خيري در مورد دينش نيست. »
- امام موسي‌بن‌جعفر عليه‌السلام چنين فرموده‌اند: « همانا خداوند متعال بنده‌ي پرخواب بيكار را دشمن مي‌دارد »
و نيز درروايتي ديگر مي‌فرمايد: « از بي‌حوصلگي و سستي بپرهيزيد زيرا اگر بي‌حوصلگي نماييد به دنبال كار نمي‌رويد و اگر سستي كنيد حق (خود و ديگران) را ادا نمي‌نماييد. »
- و اميرالمؤمنين حضرت علي عليه‌السلام فرموده‌اند: نتيجه‌ي بي‌حوصلگي و سستي، فقر و تهيدستي است.
بنابراين بي‌كاري از سويي باعث فقر، خستگي و كم‌شدن نشاط و از سويي ديگر زمينه‌ساز فساد و تباهي و انواع گناهان مي‌گردد و روايات بسياري از ائمه عليهم‌السلام در نهي از سستي و بي‌حوصلگي نقل شده است.
آمار جنايات و اعتياد نشان ميدهد كه سطح جرايم هنگام تعطيلات و بيكاري گاهي تا هفت برابر بالا مي‌رود.
پس اكنون كه مي‌دانيم ثروت و يا فقر و تهيدستي زمينه ساز گناه هستند بايد مراقب باشيم و نگذاريم كه زمينه‌سازهاي گناه برايمان فراهم شود ، بايد راههاي تحصيل و مصرف مشروع ثروت كه موجب خشنودي خداوند مي‌شود را مطالعه و با راههاي فقر و تنگدستي مبارزه نماييم و گلستان وجودمان را آراسته به گل‌هاي زيباي تقوا و عمل صالح نماييم.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید