در جامعهي اسلامي خانواده از اهميت و نقش بسزايي برخوردار است، به گونهاي كه ازدواج پيوندي الهي و بهترين نهاد سازنده اجتماع و زمينهساز رشد و كمال محسوب ميشود و بيتوجهي به آن عامل انحطاط و عقبماندگي شمرده شده است. پس سلامت و سعادت يك جامعه به ضرورت حفظ و استحكام خانواده بستگي دارد. اما در دهههاي اخير شاهد بحرانهاي جدي براي خانواده بودهايم. بهگونهاي كه جنگ بر عليه خانواده در غرب به مرحلهاي رسيده است كه تمام شئون خانواده دچار آسيب جدي گرديده و ميتوان علائم زوال حيات خانواده را در دنياي غرب به صورت جدي مشاهده نمود، هر چند كه خانواده در ايران نيز از اين آسيبها در امان نبوده است.
اكنون براي پاسخ به سؤال مطرح شده بهتر است كه به بررسي زمينههاي مؤثر بر خانواده بپردازيم.
يكي از اين زمينهها وراثت ميباشد. امروزه از نظر علمي و ديني بر همگان روشن است كه فرزندان هم در شئون جسمي و هم در امور معنوي و حالات روحي از پدر و مادر خود ارث ميبرند. در واقع قانون وراثت يكي از مهمترين عوامل شخصيتساز انسان ميباشد. در بعضي از نظريات تربيتي سهم تأثير وراثت بر شخصيت انسان را تا 70 % اعلام ميدارند و اين نكته، هم يك بشارت است و هم يك هشدار؛ چرا كه اگر والدين متدين، پاكدامن و آگاه به مسائل دين و عارف به اهلبيت عليهمالسلام باشند ، امكان تأثيرگذاري مثبت از طريق قانون وراثت را بر كودك تا 70 درصد دارند ولي اگر دچار نقصان و كاستي و يا ناپاكي و بيبندوبار باشند از اين طريق لطمه ي بزرگي به روح و روان كودك وارد خواهد آمد.
حضرت علي عليهالسلام وقتي پس از شهادت حضرت فاطمهي زهرا سلاماللهعليها تصميم به ازدواج ميگيرد از برادرش عقيل كه در نسبشناسي معروف بود ميخواهد كه براي ايشان از خاندان شجاع و شيردل بانويي را خواستگاري كند تا داراي فرزند شجاع و دلير گردد و با فاطمه دختر خرامبنخالدبنربيعه (امالبنين) ازدواج ميكند و از او داراي فرزندان رشيد و قهرمان ميگردد كه يكي از آنها حضرت ابوالفضل عليهالسلام، قهرمان شيردل و شجاع و دلير كربلاست. البته گاهي تأثيرات وراثتي حتي يك سويه عمل ميكنند. مثلاً ميتواند در ناحيه پدر يا مادر باشد كه يكي از مهمترين شواهد آن محمدبن ابوبكر است. در بررسي عوامل و علل اين كه چرا محمدابنابيبكر فدايي اميرالمؤمنين عليهالسلام و مدافع سرسخت حريم ولايت و اهل بيت عليهمالسلام شد به نكاتي برميخوريم كه اصليترين ومهمترين آنها، وراثت و مراقبت مادري فرهيخته و ولايتي ميباشد و اين مادر نمونه كسي نيست جز اسماء بنت عميس. كسي كه محرم اسرار علي عليهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعليها بود و به خاطر داشتن محبت اهلبيت عليهمالسلام از خانه ابوبكر فرزندي علوي و شيعه و عاشق خاندان نبي صلياللهعليهوآلهوسلم تحويل داد كه اين خود ميتواند درس بزرگي براي همه مردان و زنان باشد.
از طرفي افرادي چون معاويه، عمرسعد، يزيد، عبيداللهابنزياد، شمر، حرمله و كساني كه بر پيكر امام اسب تاختند، اينها همه كساني هستند كه داراي وجه مشتركي از نظر خانواده بودهاند و آن اين است كه داراي مادران آلوده و نابكار و پدراني بيغيرت و شهوتپرست بودهاند. بدون شك خانوادهي آلوده و پدران و مادران ناپاك، فرزنداني يزيد صفت تربيت ميكنند و اين نشان ميدهد كه متزلزل شدن نهاد خانواده و بيبند و باري و آزادي جنسي و كلاً عدم تأمين سلامت خانواده از نظر عفت و پاكدامني ، باعث ايجاد نسلي فاسد و منحرف ميشود.
حضرت نوح عليهالسلام در مورد قوم گنهكار خود چنين ميفرمايد: « پروردگارا! احدي از آنان را روي زمين زنده مگذار ، چرا كه اگر آنها را زنده بگذاري بندگانت را گمراه ميكنند و جز نسلي فاجر و كافر به وجود نميآورند ».1 و اين اشاره به قانون وراثت دارد كه پدر و مادر ناپاك فرزندان ناپاك خواهند داشت و اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايد: « خوشخوييها نشانهي نيكي رگهاست »2 كه منظور از نيكي رگها همان پاكي خانوادگي است كه فرزند به ارث ميبرد.
حال كه اثرات وراثت را در خانواده دانستيم يادآور ميشويم كه گام اول در ايجاد خانوادهاي كارآمد و سالم، انتخاب همسر شايسته است كه اهميت ويژهاي دارد و به خاطر همين مسئله است كه پيامبر اكرم صلياللهعليه وآلهوسلم ميفرمايند: « بهترين متاع دنيا همسر پارسا است »3 و در جايي ديگر ميفرمايند: « براي نطفههاي خويش فردي مناسب اختيار كنيد؛ به هم شأن خود دختر دهيد و از آنان دختر بگيريد. »4 با توجه به نقش پدر و مادر در تربيت فرزند ، آنهايي كه طالب تربيت يك نسل پاك ، خدايي و ولايي هستند ميبايست در هنگام انتخاب همسر دقيقاً به اين مسئوليت تربيتي توجه داشته باشند . از سوي ديگر، تقيّد پدر و مادر در عمل به واجبات و به حلال و حرام الهي، بالاخص تقيّد پدر به آوردن لقمه حلال بر سر سفره خانواده، همه و همه در ديندار كردن فرزندان و تربيت نسل ديني فوقالعاده مؤثر است.
اما گام دوم توجه به آموزههاي ديني هنگام انعقاد نطفه، دوران بارداري و شيردهي است. بر اساس آموزههاي ديني يكي از مراحلي كه در تكوين شخصيت ديني فرزندان ما ميتواند مؤثر باشد، مرحلهي انعقاد نطفه است و از اين رو دستورات زيادي براي اين مرحله صادر گرديده است كه بيترديد توجه به اين دستورات ميتواند گامي مؤثر براي تربيت يك نسل ديني باشد. از ديگر مقاطع و مراحل تأثيرگذار در تربيت فرزندان، دوران بارداري و شيردهي است كه در شكلگيري شاكله ديني فرزندان فوقالعاده مؤثر است. روانشناسان بر اين باورند كه حالات رواني و هيجاني و يا حتي فعاليتهاي جسماني مادر در دوران بارداري، در شخصيت كودك مؤثر است. همچنين كليهي عواطف، علاقهها و دلبستگيهاي مادر در هنگام شيردادن به فرزند هم منتقل ميشود.
گام سوم ، تربيت فرزند است. يكي از دستورهاي مهم اسلام تربيت فرزند براساس برنامههاي صحيح است چرا كه تربيت ناصحيح يكي از زمينههاي پيدايش انحراف و گناه در فرزند ميباشد. همانگونه كه يك باغبان اگر نهالي سالم را در زمين مناسبي بكارد از آن مراقبت ميكند و عوامل پرورش آن را فراهم مينمايد، رسول اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايند: « هر نوزادي بر فطرت اسلام و دين و دور از شرك متولد ميشود و رنگهايي چون يهوديت و نصرانيت و انحرافي از طريق پدر و مادر بر او تحميل و القاء ميگردد. » 5 همچنين در روايت ديگري چنين ميفرمايند: « فرزندانتان را بر سه ويژگي تربيت كنيد ، محبت پيامبرتان، محبت اهلبيت علیهم السلام و قرآن ، زيرا كه حاملان قرآن در سايهي خدايند در آن روزي كه هيچ سايهاي جز سايهي خدا نيست و در كنار پيامبران و برگزيدگان او جاي دارند. »6 ايشان اولاً دستور تأديب فرزندان را به والدين صادر ميكند و ثانياً محورهاي تربيتي را مشخص مينمايند. حضرت جهت تربيت كودك و احترام شخصيت او نيز اينگونه ميفرمايند: « به فرزندانتان احترام بگذاريد و تربيت آنها را به نكويي انجام دهيد كه خداوند گناهانتان را ميبخشد. »7 هر چند كه پيچيدگي تربيت در عصر حاضر و همچنين تلاش بيوقفهي مهاجمان فرهنگي براي تخريب فرهنگ ديني و جلوگيري از اشاعهي اين فرهنگ ، اهتمام جدي پدران و مادران و آشنايي آنان با ساز و كار تربيت ديني را ميطلبد. لذا بدون بهرهگيري از آداب و دستورات دين، نميتوان در تربيت نسل ديني و جلوگيري از بروز زمينهسازهاي گناه در فرزندان موفق بود.
و سرانجام نكتهي مهمي كه در يك خانواده سالم مؤثر است، تغذيه ميباشد. از نظر علم و دين مسلم است كه غذا در روح و جسم انسان تأثيرگذار است. پس همانطور كه غذاي سمي جسم انسان را مسموم ميكند ، غذاي حرام نيز روح انسان را آلوده مينمايد. بنابراين رعايت اين نكته در تربيت فرزندان و زدودن زمينههاي گناه بسيار مؤثر است. امام باقر عليهالسلام در اينباره ميفرمايند: « هيچ عبادتي بهتر از نگهداشتن شكم از مال حرام و پاكدامني نيست »8 پس به اندازهاي كه به بهداشت و پاكيزگي غذاي كودك بايد حساس بود، و به همان مقدار بايد نسبت به پاك و حلال بودن غذاي طفل اهميت داد و مراقبتهاي لازم را در اين زمينه به عمل آورد؛ زيرا همانطور كه غذاي سالم و مقوي سلامت جسم طفل را تأمين ميكند، غذاي پاك و حلال نيز بهداشت روح و روان و و آيندهي روشن معنوي او را تضمين مينمايد. بيدقتي كردن نسبت به حلال و حرام بودن غذاي طفل، او را دچار تاريكي روحي و گاهي شقاوت ديني و دشمني با اهلبيت عليهمالسلام ميكند.
در پايان متذكر ميشويم كه بيتوجهي به هر كدام از موارد بيان شده و عدم انجام وظايف و مسئوليتها، زمينهسازهاي گناه را در خانواده رشد ميدهد و بالعكس بالا بردن آگاهيها در اين موارد و احساس مسئوليت در جهت تربيت و آموزش فرزندان در راستاي ارزشهاي ديني و آشنايي آنان با فرهنگ اهلبيت عليهمالسلام و آرمانها و هنجارهاي ديني و اخلاقي ، خانواده ما را به سوي كمال و خوشبختي معنوي سوق ميدهد.
پی نوشت ها
1- نوح/27
2- غررالحكم ج1 ص 379
3- بحارالانوار ج 100، ص222 ح 37
4- نهجالفصاحه ح 1131
5- نورالثقلين ج4 ص 184
6- كنزالعمال ج 16 ص 456
7- مكارمالاخلاق ص 232
8- مجالسالسنية ج2 ص 448