اسلام آئین محبت و رحمت است و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) رحمت الهی برای جهانیان. از این رو خداوند در قرآن کریم فرمان داده که به اهلبیت پیامآور و رحمت و امید محبت ورزید و آنان را دوست بدارید و این را اجر رسالت او قرار داده است.
با نگاهی به زندگی و روابط بشریت امروز میتوان دریافت که یکی از نیازهای اساسی او محبت حقیقی و پایدار براساس پشتوانه های الهی است نه با انگیزههای شهوانی هوسرانی و منفعت جویانه.
در پاسخ به این سؤال ابتدا به تعریف محبت و سپس بیان لزوم محبت از دید نقلی و عقلی میپردازیم:
محبت میل درونی آدمی است به چیزی که آن را نیکو میپندارد وبر دو گونهی غریزی و اختیاری است. محبت غریزی همان است که بین انسان و جانداران مشترک است و به عقل و اندیشه نیاز دارد مثل محبت مادر به فرزند.
اما محبت اختیاری ویژهی انسان است و برپایهی عقل و فکر و اندیشه استوار است و شرایطی دارد .
نخستین شرط محبت شناخت و آگاهی است. انسان نمیتواند چیزی یا کسی را که نمیشناسد دوست بدارد. شرط دوم وجود رابطهی روحی میان محب و محبوب میباشد و لازمهی دوستی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و اهلبیت علیهمالسلام این دو شرط میباشد یکی از راههای دل بستن و محبت داشتن به کسی آشنا بودن با آثار و گفتههای اوست. از آن جا که سخنان اهل بیت علیهمالسلام بسیار پرمعنا و ملکوتی است و برگرفته از پاکترین ارواح است کلامشان نوری میباشد که انواع تاریکیها را از دل و فکر میشوید و برای محبت خالصانه داشتن به این خاندان مطهر آماده مینماید . پس روایات رسیده از معصومین علیهمالسلام بر شناخت و آگاهی انسان میافزاید و باعث فزونی محبت به آنان میشود.
اما دوست داشتن اهلبیت علیهمالسلام به تنهایی کافی نیست چرا که وقتی انسان شیفتهی کسی میشود میکوشد تا همانند او گردد و ویژگیهای محبوب را در خود پدپد آورد. آنان که به گناه آلودهاند و از دوستی و محبت اهلبیت علیهمالسلام دم میزنند از این منطق اسلام بسیار دورند چرا که خدای رحمان شرط محبت را پیروی از پیامبرش معرفی کرده و میفرماید: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ . 1
ای پیامبر بگو: اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهانتان را بر شما ببخشاید.
امام صادق علیهالسلام نیز به یارانشان چنین فرمودهاند: کسی که گناه میکند خدا را دوست ندارد. 2 و سپس شعر معروفی را میخوانند که ترجمه و مضمون آن این است که: خدا را نافرمانی میکنی و میگویی من خدا را دوست دارم؟ به جان خودت سوگند! این کاری شگفت است اگر محبت تو صادقانه بود از فرمانش اطاعت میکردی زیرا کسی که دیگری را دوست دارد از او پیروی میکند. 3
اینک به بررسی لزوم دوست داشتن اهل بیت علیهمالسلام در نقل میپردازیم:
همانطور که بیان شد قرآن کریم مزد رسالت پیامبر را دوستی اهل بیت علیهمالسلام دانسته است و چنین میفرماید: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى . 4
و بنا به روایات فراوانی که از شیعه و غیرشیعه نقل شده است منظور از قربی در این آیهی شریفه منحصراً حضرت امیرالمؤمنین و صدیقهي کبری و فرزندان پاک آن دو بزرگوارند. به عنوان مثال در تفسیر کنزالدقائق (ج11 ص500-515) ذیل این آیه احادیث متعددی آمده است و نیز مرحوم مجلسی در بحارالانوار (ج23 باب 13 ص 228-253) احادیث شیعی و سنی را در این باره نقل کرده است.
و در آیه 47 سوره سباء در پاسخ به اینکه محبت چه سودی دارد میفرماید: قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ .هر اجر و پاداش از شما خواستهام برای خود شماست اجر من تنها بر خداست.
بنابراین چون دوستی اهل بیت علیهمالسلام امر الهی و راهی به سوی اوست پس بسیار ارزشمند است و نباید به آن تنها از دیدگاه احساسی و عاطفی نگریست. در واقع این دوستی سرچشمهی اعمال صالح و راه صحیح هدایت میباشد و آن قدر مهم است که مسلمانان در روز قیامت دربارهی آن بازخواست شوند. ثامنالحجج علیهالسلام روایت فرمودهاند که: نخستین چیزی که در قیامت از بنده سؤال میشود دوستی ما اهلبیت علیهمالسلام است. 5
همچنین امام صادق علیهالسلام در پاسخ به این سوال که منظور از کلمهی نعیم در هشتمین آیه سورهی تکاثر «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» چیست؟
فرمودهاند: خداوند روز قیامت از محبت امیرالمؤمنان علیهمالسلام وخاندانش بازخواست خواهد کرد که چگونه سپاس نعمتی را که بر شما داشتن به جا نیاوردید و نیز در جای جای کتاب الهی خداوند متعال اعلام کرده است کسانی را که دارای صفات نیک اند دوست دارد ار جمله توابان- متطهرین پیکارگران راه خدا - دادگران - متوکلان - صابران - نیکوکاران و پرهیزکارن و ...
بیتردید مصداق بارز و کامل انسان معصومین علیهمالسلام اند که خداوند خود ایشان را برگزیده است. برای نمونه روایات فراوانی خاصه و عامه رسیده است که در هر جای قرآن خطاب یا ایها الذین آمنوا آمده باشد حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در رأس مخاطبان است. 6
چون محبت محبوبان خدا و رسول برای هر دوستدار خدا و رسول ی امر فطری است دوستی ورزیدن به آن بزرگواران که اسوهی چنین صفاتیاند و هیچکس را یارای سبقت نیست بر مبنای عقل فطری بایسته است.
پس به جاست که همواره شکرگزار این نعمت والا و گرانقدر باشیم و نعمتی که صاحبش را به بهشت برین میرساند و از عذاب دوزخ رهایی میبخشد .
در بیان لزوم محبت اهلبیت علیهمالسلام از نظر عقلی باید گفت که فطرت بشر به گونهای است که به سوی کمال و صفات نیک تمایل دارد و ویژگیهایی از قبیل علم و حلم تقوا و کرم و سخاوت و رأَفت و مهربانی و ... و ما معمولاً کسی را که دارای چنین صفات حسنهای است دوست داریم.
حال با توجه به اینکه برای ما مسلم است خاندان گرامی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) والاترین و برترین کسانیاند که خداوند ایشان را در حد اعلای کمالات انسانی دارا فرموده و از تمامي صفات نیکو برخوردار داشته است عقل سلیم حکم میکند چنین خوبانی را از صمیم قلب و با تمامی وجود باید دوست داشت.
آنان صفاتی چنین والا و نیکو دارند که آدمیان به درک حقیقیت یکی از آنها نیز قادر نیستند و داشتن یک خصلت از آن همه خصایل بیمانند کافی است که هر انسانی را به سوی دارندهی آن کمال جذب کند این را هر وجدان پاکی در مییابد .
نکتهيدیگر که لزوم محبت نسبت به فردی است که به آدمی احسان میکند. این نکته به قدری روشن است که نهتنها در انسان ها که در برخی حیوانات نیز قابل مشاهده است و هر که چنین نباشد به حکم وجدان و فطرت حتی از حیوانات نیز پستتر است از طرف دیگر با عنایات به عطایا و نعمتهایی که به واسطه و از جانب آن نمونههای والای آفرینش به تمامی بشر میرشد عقل و وجدان حکم میکند که باید به چنین بزرگوارانی مهر ورزید.
در این باره رسول مهربانیها حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودهاند: همانا پیشوایان پس از من دوازده نفرند پس هر که آنان را دوست دارد و از ایشان پیروی کند رستگار شده و نجات یافته است و هر که از آنان عقب افتد گمراه شده و خواسته اش نرسیده است. 8
البته لازم به ذکر است دوستدار حقیقی که به زبان ادعای دوستی اهل بیت علیهمالسلام را دارد باید بتواند در عمل این ادعا را ثابت کند یعنی بکوشد تا همانند محبوب خود شود و ویژگیهای او را در خود پدید آورد و این دوستی و محبت آثار و برکات فراوانی دارد از جمله آن که هر چه این محبت افزایش یابد ایمان هم رو به فزونی میرود و اعمال انسان مورد قبول حق قرار گرفته و آثاری چون استجابت دعا و آمرزش گناهان را به همراه دارد.
فراموش نشود که اگر لوح پاک دل با مواد صحیح پر نشود ناچار محبتهای پوچ و بیرازش در آن جای خواهد گرفت (مثل محبت به خانه - ماشین و ..) و گاهی نیز دل به محبت حرام کشیده میشود پس تکلیف خود را در برابر دل، این کانون محبت فراموش نکنیم و آن را با نور ولایت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) مملو سازیم به گونهای که تا روز قیامت همچنان بر این پیمان وفادار بمانیم.
در پایان دعایی را که مولایمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ما تعلیم فرمودهاند و پس از زیارت آلیاسین خوانده میشود را زمزمه میکنیم و ار خداوند میخواهیم که: «اللهم انی اسئلک إن تصلی علی محمد... و أن تملإ قلبی نورالیقین و صدری نورالایمان ...و لسانی نورالصدق ... و سمعی نورالحکمه و مودتی نورالموالاة لمحمد و آله ... علیهمالسلام ...»
خداوندا از درگاهت میخواهم تا بر رسول خاتم (صلی الله علیه و آله وسلم) درود فرستی و قلبم را از نور یقین و سینهام را از نور ایمان .. و زبانم را از نور راستگویی ... و گوشم را از نور حکمت و مهرورزی مرا با نور محبت پیامبر و خاندان او علیهمالسلام لبریز فرمایی...
پی نوشت ها
1- آل عمران /31
2- تفسیر نمونه ج 2/358
3- بحارالانوار ج 7/15
4- شورا/23
5- بحارالانوار ج7/260
6- شورا/23
7- بحارالانوار 36:137-1199
8- بحار ج 36 ص322