0
0
درباره وعده (وعده پاداش) و وعید (وعده عذاب) سؤالی داشتم. شنیده¬ام که در آخرت خیلی‌ها بدون اینکه توبه کرده باشند، بخشیده می‌شوند و تخلف خدا از وعیدها ممکن است. این اشکال به ذهنم رسید که اولاً این مطلب برخلاف آیات قرآن است که به‌صورت قطعی از عذاب گناهکار بدون توبه خبر می‌دهند. ثانیاً اگر تخلف خدا از وعید ممکن باشد و خیلی از گناهکاران بخشیده شوند، در این صورت، وعیدهای خدا در جلوگیری از انجام کارهای زشت بی‌اثر می‌شود و خاصیت بازدارندگی خودش را از دست می‌دهد؛ ثالثاً این احتمال به تخلف از وعده نیز سرایت می‌کند که خدا در اینجا نیز ممکن است خلف وعده کند و درنتیجه، خاصیت تشویق‌کنندگی وعده‌های خدا از بین می‌رود.
0
0

مقدمه:

از مسلمات دین اسلام، وعده و وعیدهای قرآنی است. همان‌طور که پرسشگر محترم توضیح داده‌اند، وعده و وعید، هر دو از سنخ وعده‌اند؛ اما متعلقشان متفاوت است؛ متعلق وعده، پاداش و خیر است؛ اما متعلق وعید، عذاب و شرّ است.(۱) یکی از پرسش‌های الهیاتی که از قدیم میان متکلمان مسلمان مورد توجه قرار گرفت، پرسش از امکان تخلف خدا از وعید است. تردیدی نیست که خداوند بندگانش را در صورت توبه می‌بخشد و وعیدهایش را عملی نمی‌سازد؛ اما آیا بدون توبه نیز امکان بخشش گناهکاران در آخرت وجود دارد؟ اگر آری، آیا این کار تخلف از وعید به‌حساب می‌آید؟ آیا تخلف از وعید، بازدارندگی وعیدها را بی‌اثر می‌کند؟ آیا تخلف از وعید، مستلزم امکان تخلف از وعده‌های الهی و بی‌اعتمادی به خدا نیست؟ در ادامه، در قالب چند نکته، به بررسی این پرسش‌ها می‌پردازیم:

 

نکته اول:

شکی در این نیست که خداوند وعده و وعیدهایی دارد و نیکوکاران را به پاداش و گناهکاران را به عذاب وعده داده است. همچنین شکی نیست که خداوند در صورت توبه، گناهکاران را می‌بخشد: «پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است.»(۲)

اما آیا بدون توبه نیز امکان بخشش گناهکاران وجود دارد؟ با توجه به برخی از متون دینی، فهمیده می‌شود که حتی بدون توبه نیز امکان بخشش گناهکاران وجود دارد. در ادامه به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

نمونه اول: «خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد؛ و پایین‌تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می‌بخشد؛ و آن‌کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.»(۳)

در تفسیر نمونه، ذیل این آیه به‌درستی به این مطلب اشاره‌شده است که این آیه «ارتباطی با مسئله توبه ندارد، زیرا توبه و بازگشت از گناه، همه گناهان حتی شرک را می‌شوید، بلکه منظور از آن امکان شمول عفو الهی نسبت به کسانی است که توفیق توبه نیافته‌اند، یعنی قبل از آنکه از کرده‌های خود پشیمان شوند و یا بعد از پشیمانی و قبل از جبران اعمال بد خویش از دنیا بروند».(۴) این مطلب در روایات نیز به شکل دیگری انعکاس یافته است: «خداوند به هر کس وعده پاداش در برابر کاری دهد، حتماً آن وعده را به کار می‌بندد و هر کس را در برابر کاری وعده کیفر دهد در [عملی کردن، یا عملی نکردن] آن وعده آزاد است».(۵)

 

نمونه دوم: «حسنات، سیئات (و آثار آن‌ها را) از بین می‌برند».(۶) در تفسیر این مطلب به این نکته اشاره شده که «ازنظر روانی نیز شک نیست که هر گناه و عمل زشتی، یک نوع تاریکی در روح و روان انسان ایجاد می‌کند که اگر ادامه یابد اثرات آن‌ها متراکم شده، به‌صورت وحشتناکی انسان را مسخ می‌کند. ولی کار نیک که از انگیزه الهی سرچشمه گرفته به روح آدمی لطافتی می‌بخشد که آثار گناه را می‌تواند از آن بشوید و آن تیرگی‌ها را به روشنایی مبدل سازد».(۷)

 

نمونه سوم: «اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می‌شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شمارا می‌پوشانیم؛ و شمارا در جایگاه خوبی وارد می‌سازیم».(۸) در توضیح این آیه گفته شده که «پرهیز از گناهان بزرگ خصوصاً با فراهم بودن زمینه‌های آن‌ها، یک نوع حالت تقوای روحانی در انسان ایجاد می‌کند که می‌تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید… و این درست به این می‌ماند که می‌گوییم اگر انسان از مواد سمی خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمی داشته باشد می‌تواند آثار نامطلوب بعضی از غذاهای نامناسب را به‌واسطه سلامت مزاج از بین ببرد».(۹)

 

نمونه چهارم: «و آن‌ها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی‌کنند».(۱۰) طبق این آیه، شفاعت شفیعان منحصراً شامل حال کسانی است که به مقام «ارتضاء» یعنی پذیرفته شدن در پیشگاه خداوند، رسیده‌اند.(۱۱)

بنابراین، اگرچه خداوند در قرآن، بدکاران و گناهکاران را به عذاب وعید داده است، اما درآیات دیگر به این تبصره‌ها و نکات تکمیلی اشاره‌کرده که گاهی بدون توبه نیز گناهان انسان در آخرت بخشیده می‌شود؛ چنانکه کارهای نیک یا اجتناب از گناهان کبیره یا شفاعت، سبب بخشش گناهان دیگر می‌شود؛ گناهانی که گناهکار در برابر آن‌ها توبه نکرده است، اما چون شایستگی رحمت و بخشش خدا را داشته، مشمول عفو الهی قرارگرفته است.

 

نکته دوم:

اینک به این سؤال می‌پردازیم که آیا این آیات و متون دینی، به معنای تخلف خدا از وعیدهایش است؟ در پاسخ به این پرسش دیدگاه‌های متنوعی ارائه شده است که بررسی تفصیلی آن‌ها در این مجال نمی‌گنجد؛ اما بهترین دیدگاه ازاین‌قرار است:

خداوند در این آیات، از قیود و شروط وعیدهایش خبر داده است نه این‌که از وعیدش تخلف کند. در فهم آیات قرآن باید به این نکته توجه داشت که قرآن دارای عموم و خصوص و مطلق و مقید است و باید آیات را در کنار یکدیگر و از آن‌ها به‌عنوان قرائنی برای فهم همدیگر به کار گرفت. ازاین‌رو اگر به مجموعه آیات توجه کنیم، مشخص می‌شود که اساساً عذاب نکردن گناهکار بدون توبه در شرایط خاص – که شرحش در بالا گذشت- تخلف از وعید نیست چراکه وعید به عذاب از ابتدا در مجموعه آیات قرآن، مشروط اعلام شده است. همان‌طور که عذاب الهی مشروط به عدم توبه است و با توبه، گناهکار بخشیده می‌شود و کسی بخشش گناهکار را تخلف از وعید به‌حساب نمی‌آورد؛ درصورتی‌که گناهکار به سبب حسنات یا اجتناب از کبائر یا شفاعت و غیره، گناهانش بخشیده شود نیز نباید آن را تخلف از وعید به‌حساب آورد.(۱۲)

بنابراین، در اینجا اصلاً تخلف از وعید شکل نگرفته است تا این اشکال وارد شود که شاید تخلف از وعده نیز جایز باشد. خداوند از هیچ وعده و وعیدی تخلف نمی‌کند و بر عهد خویش با بندگانش پابرجاست: «و کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح انجام داده‌اند، به‌زودی آن را در باغ‌هایی از بهشت وارد می‌کنیم که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند. وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعده‌هایش، از خدا صادق‌تر باشد؟!»(۱۳)

 

نکته سوم:

با توجه به آنچه گذشت، روشن می‌شود وعید به عذاب، از ابتدا مشروط بوده است و این احتمال وجود دارد که خداوند گناهکاران را برحسب شرایطی حتی بدون توبه ببخشد. اگر چنین است، آیا این کار، بازدارندگی عذاب از تکرار و انجام گناه را از بین نمی‌برد؟ پاسخ به این پرسش، منفی است.

همان‌طور که امکان بخشش به سبب توبه، بازدارندگی عذاب را از بین نمی‌برد، امکان بخشش به سبب سایر علل و اسباب (شفاعت، اجتناب از کبایر و غیره) نیز بازدارندگی عذاب را از بین نمی‌برد. توضیح بیشتر اینکه:

در مورد توبه، معلوم نیست چنین توفیقی نصیب ما بشود و فرصت توبه را بیابیم. توبه تا قبل از احتضار (حضور مرگ) قبول می‌شود(۱۴) و چون زمان مرگ معلوم نیست، پس ممکن است هیچ‌گاه فرصت توبه نداشته باشیم و احتمال عذاب برقرار است و درنتیجه، بازدارندگی آن پابرجاست.

در مورد شفاعت نیز معلوم نیست که ما شایستگی شفاعت در آخرت را داشته باشیم. همان‌طور که گفته شد، رسیدن به شفاعت، برای کسانی است که خداوند از آن‌ها مجموعاً راضی است. معلوم است کسی که به انجام گناه عادت کرده و به امید بخشش، شریعت الهی را به سُخره گرفته است، مشمول رضایت خدا نیست؛ بنابراین، در اینجا نیز بازدارندگی پابرجاست.

در مورد سایر علل و عواملی که ذکرش گذشت نیز همین نکات صادق است و بازدارندگی عذاب مخدوش نمی‌شود. احتمال این‌که خدا گناهکار را بدون توبه، از باب تفضل و رحمتش، ببخشد، برای ایمن شدن از عذاب کافی نیست. همین‌که احتمال بدهیم شاید شایسته عفو نشویم و به عذاب مبتلا گردیم، کافی است که وعیدها را جدی گرفته از انجام و تکرار گناه، منصرف شویم.

 

نتیجه:

با عنایت به آنچه گذشت، روشن می‌شود که بخشش گناهان، محدود به توبه نیست و درآیات و روایات به قیود و شروط دیگر نیز اشاره‌شده است. وعید الهی را باید با همه این شروط و قیود در نظر گرفت؛ بنابراین، اگر کسی بدون توبه اما به سبب شفاعت یا حسنات یا شایستگی و مقام رضاء، بخشیده شود، تخلف از وعید صورت نگرفته است، بلکه این عین عمل به وعده و وعیدهای خداوند است. خداوند هیچ‌گاه از وعده‌ها و وعیدهایش تخلف نمی‌ورزد و همگی را اجرایی می‌سازد. بخشش گناهان برحسب علل و اسباب مذکور (توبه، شفاعت، شایستگی و حسنات و اجتناب از کبائر) بازدارندگی گناه را از بین نمی‌برد و احتمال عذاب و مشمول عفو و بخشش نشدن، بازدارنده قوی از انجام و تکرار گناه است.

 

 

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. نیشابوری مقری، محمد بن علی، الحدود، قم، مؤسسه الامام الصادق(ع)، ۱۴۱۴ ق، ص۵۰؛ قاضی عبدالجبار، ابوالحسن بن احمد، شرح الاصول الخمسه، بیروت،‌دار احیاء التراث، ۱۴۲۲ ق، ص۸۴؛ مجلسی، محمدباقر، مرآت العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ ق، ج۱۱، ص۳۷.

۲. سوره نصر، آیه ۳.

۳. سوره نساء، آیه ۴۸.

۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۳، ص۴۱۱.

۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۳۹۸ ق، ص۴۰۶.

۶. سوره هود، آیه ۱۱۴.

۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۹، ص۲۶۷.

۸. سوره نساء، آیه ۳۱.

۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۳، ص۳۶۰.

۱۰. سوره انبیاء، آیه ۲۸.

۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص۲۲۷.

۱۲. برای مطالعه بیشتر درباره آراء و نظرات مختلف، رک: سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، صدق الهی و مسئله خلف وعید، مجله معرفت کلامی، بهار و تابستان ۱۳۹۶ ش، شماره ۱.

۱۳. سوره نساء، آیه ۱۲۲.

۱۴. سوره نساء، آیه ۱۸: «برای کسانی که کارهای بد را انجام می‌دهند و هنگامی‌که مرگ یکی از آن‌ها فرامی‌رسد می‌گوید: «الآن توبه کردم!» توبه نیست.»

نمایش 1 نتیجه
پاسخ شما

برای ارسال لطفا ابتدا وارد خود شوید.